برای همه

همه چیز

برای همه

همه چیز

آتش نشانان فداکار

 کجورنیوز / آئین تجلیل از نیروهای خدوم و فداکار آتش نشانی شهرستان نوشهر با حضور مسئولین شهرستان نوشهر در محل آتش نشانی این شهرستان برگزار شد.

 

 

 

 

در این مراسم باشکوه از رشادت ها و فداکاری های آتش نشانان صحبت های زیادی به میان آمد و در پایان نیز با اهدای هدایایی از این مردان بزرگ عرصه آتش نشانی تقدیر بعمل آمد.

اما یک نکته بسیار مهم و حائز اهمیت در این مراسم این بود که در پایان این مراسم مجموعه پرسنل آتش نشانان شهرستان نوشهر در حالی که در مقابل دوربین های خبرنگاران در کنار مسئولین شهرستان در حال گرفتن عکس یادگاری بودند که در همان لحظه آژیر خطر به صدا در می آید و در همین لحظه نیروهای فداکار آتش نشانی نوشهر بلافاصله و بدون آنکه به فکر عکس انداختن خود در مقابل دوربین های خبرنگاران باشند بی درنگ صحنه عکسبرداری را به سمت خودروهای آتش نشانی ترک کردند تا بار دیگر نشان دهند که خدمت به مردم بسیار مهم تر از هرچیز دیگری است.

تصاویری که مشاهده می کنید کاملا واقعی است و همانطور که می بینید پرسنل آتش نشانی نوشهر در حالی که خبرنگاران قصد عکس انداختن بودند با شنیدن آژیر خطر از جای خود برخاسته تا برای انجام ماموریت امداد و نجات شهروندان نوشهری به موقع به محل حادثه برسند.

باید دست تک تک این پرسنل خدوم و فداکار و عزیز آتش نشانی نوشهر را بوسید.

 

آتش نشان ها مشغول شنیدن سخنرانی اند

فرماندار نوشهر هم مهمان آتش نشان ها بود

در بخشی از مراسم به آتش نشان های نمونه لوح قدردانی دادند

 

 

 

بعد از تجلیل، مشغول گرفتن عکس یادگاری بودند که...

 

تلفن زنگ خورد و آتش نشان ها به سرعت مراسم را ترک کردند تا به ماموریت بروند

 

در حال آماده  شدن برای رفتن به ماموریت

 خروج از سازمان به سمت محل حادثه

قابل ذکراست که در آتش نشانی نوشهر چند عضو گرانقدر از اهالی روستای عزیزمان خیررودکنار مشغول  خدمت به هموطنان می باشند که مایه مباهات روستای ماست این افراد عبارتند از:

1- حسین سمرقندی

2-یعقوب کرمانی

3-محمدعراقی

البته افراددیگری نیز در همین نهاد بودند که می توان به اقای غلام سمرقندی اشاره نمود.

جنگل خیررودکنار


جنگل  خیرودکنار با وسعت 8017 هکتار در حدود هفت کیلومتری شرق نوشهر و در استان مازندران قرار دارد. خاک‌های این جنگل دارای رژیم رطوبتی یودیک و رژیم‌های حرارتی مزیک و ترمیک می‌باشند و ارتفاع آن از صفر تا 2050 متر از سطح دریا متغیر است . پوشش گیاهی منطقه نیز از نوع درختان پهن برگ می‌باشد

واژه نامه

زبان هویت یک ملت است.متاسفانه در چند سال اخیر به گویش های مختلف ایرانی توجه نشده است وبسیاری از گویش ها در حال نابودی است در این قسمت سعی شده است به گوشه ای از واژه های زبانی این خطه از این مرز پرگهر پرداخته شود:

کَوَزن=لاک پشت

ساجه/سازه=جارودستی

آبشکه=پنجره خانه

کُش=کفش

گَل=موش

سیکا=اردک

کِرگ=مرغ

لفتیکا=دیگ کوچک

جِرَب=جوراب

دَماسیه=گیرکرده

پِتی= سوراخ پوشاندن

کِلی=لانه مرغ وخروس

بوردَن=رفتن

بَمِردِه=مرده

میشکا=گنجشک

میشکار=میرشکار

خِنه=خانه

کِلِم=طویله

کَمِل=کاه

تش=آتش

ورگ=گرگ

تشی=جوجه تیغی بزرگ

ارمجی=جوجه تیغی کوچک

لِسک=راسو

گُ=گاو

گِسَن=گوسفند

ریکا=پسر

کیجا=دختر

دیرگاه=بیرون

دِلِه=داخل

بوردن=رفتن

لینگ= پا

ونی=بینی

هسکا=استخوان

واش=علف

پِر=پدر

مار=مادر،مار

وَشنی=گرسنه

هوا=هوا

در=در

تَنُ=شنا،آبتنی

لو=لگد

گل=خاک

تیل=خاک مرطوب،خاک زراعی،خاک لجن حالت

بامشی=گربه

شال=روباه/شغال

زَنا=همسر

مَمه=پستان سینه/مادر

گهدبَبا=بابابزرگ

ننا،ننه=مادربزرگ

تاخت=دویدن

لوچ=کج چشم

فِسکِن=گرفتگی بینی

گاج= نادان،کندذهن،دیرگیر

تیل به سر=خاک برسر

اغوز=گردو

هلی=آلوچه

بنج=برنجی که پس از برداشت هنوز پوسته آن کنده نشده باشد

تیمجار=خزانه زمین برنج

واشگاه=علفزار

کتیسر=منطقه بالا

لاتسر=منطقه پایین

جیر=پایین

جور=بالا

پلی=پهلو

 

حصار=دیوار،سردی پس از بارش برف

پِلیم=گیاه پلم

گزنا=گزنه

جوکی=آهنگر،کولی

گبری=بی دین،زرتشت

عِمَر=زشت

تلی=تیغ درختان

نون=نان

دز=دزد

هیچی ندار=بی چیز

خان=خان،سرمایه دار

آخوند=روحانی

بفتن=خوابیدن

 

چنیکا=جوجه

طلا=خروس

ورکا=بچه گوسفند

طلم=گوساله

تشک=گاو نر

دمسک=گاو تازه پرواشده

بزاان=زاییدن

بزا=زایید

خنه سر=داخل محوطه وحریم یک خانه

بتیم=شکم

چینک=جای دانه دان مرغ در داخل بدن مرغ

چینک سر=به مفهوم سرگلوی فرد

بچاان=چاییدن،سرماخوردن

بچا=سرماخورد

نرم شلوار=زیرشلواری

ایزار=ملحفه ای زبرهمراه با درزکه در شب(بیشتر در قدیم)موقوع خواب روی خود می گذاشتند

کِب=حصیر


بخاردَن=خوردن غذا

چاشت=وعده غذایی نهار

شام=شام

نمازین=عصرانه

برارزن=خانم برادر

زن برار=برادرخانم

خاخِر=خواهر

برار=برادر

وسنی=زن دوم شوهر

کچیک مار=نامادری

کا=بازی

قش کا=کمربندبازی


وک=قورباغه

کنه پر=نوعی مارکه به اب حساس وبدن آن حالت زیبی شکل دارد

کنگلی= زنبور وحشی

مقاله عید فطر

عید فطر روز اول ماه شوال و در پایان ماه رمضان است. عید فطر از مهم‌ترین جشن‌ها و اعیاد مسلمانان است. در کشورهای اسلامی، عید فطر از جمله اعیاد بسیار مهم محسوب می‌شود و معمولاً با تعطیلی رسمی همراه است. در این روز، روزه حرام است و مسلمانان نماز عید برگزار می‌کنند. پرداخت زکات فطره در این روز بر مسلمانان واجب است. در ایران از سال ۱۳۹۰ با تصویب مجلس شورای اسلامی و تایید شورای نگهبان عید فطر دو روز (روز عید و فردایش) تعطیل است.

تعیین روز عید فطر

از آن‌جایی که شرط اعلام ماه شوال با رویت هلال ماه به وقوع می‌پیوندد. همواره در کشورهای مسلمان، بر حسب موقعیت مکانی آن کشور، رویت هلال ماه اول ماه شوال و روز عید فطر متغیر است به صورتی که ممکن است به طور مثال در عربستان سعودی روز دوشنبه روز عید اعلام شود اما در ایران روز سه شنبه روز عید فطر اعلام شود.

در فقه شیعه

در فقه شیعه ماه نو و تعیین عید فطر از جهت مصداقی جنبه تقلیدی صرف ندارد. از طریق رویت توسط خود شخص یا دو نفر عادل یا بدلیل شیاع یا سی روزه شدن ماه رمضان ثابت می شود. بیشتر مراجع حکم حاکم شرع را نیز در این زمینه ملاک می دانند مگر اینکه فرد مطمئن باشد که حاکم شرع اشتباه کرده است. بیشتر مراجع اثبات ماه نو برای شهرهای هم افق نیز سرایت می دهند. بعضی مراجع رویت هلال را تنها از طریق چشم غیرمسلح ملاک می دانند نه با دوربین و تلسکوپ و بعضی دیگر خیر.

بعضی از مراجع تقلید و علمای شیعه معتقدند تعیین عید فطر بر عهده حاکم شرع است و پیروی از آن بر تمام شیعیان حتی مراجعی که نسبت به آن علم ندارند(رؤیت ماه جدید برای آنها ثابت نشده) لازم است. هر چند اگر فردی مطمئن شود که آن روز آخر ماه رمضان و یا دوم ماه شوال است شرعاً نمی‌توان او را از عمل به علم خود بازداشت.

در ایران

گفتنی است در ایران بطور عمده تعیین عید فطر بر عهده حاکم شرع (سید علی خامنه‌ای) است و پیروی از آن طبق نظر بعضی مراجع تقلید[۲][پیوند مرده] و علمای شیعه، بر تمام شیعیان حتی مراجعی که نسبت به آن علم ندارند لازم است. ولی برخی از مراجع تقلید خود به اعلام روز فطر اقدام می‌کنند شایان ذکر است که به علت در اختیار نداشتن رسانه معتبر و فراگیر اکثر مردم به نظر آقای خامنه ای توجه می کنند در صورتی که رسانه معتبری برای هر مرجعی وجود داشته باشد بیشتر مردم به نظر مرجع تقلید خود اقتدا می کنند به همین دلیل اکثر مراجع تقلید اقدام به راه اندازی سامانه اس ام اس و ایمیل کرده‌اند که اخبار لازم و فوری را به اطلاع مقلدان خود برسانند که البته این مورد هم با مشکلاتی روبرو می‌شود در سال ۱۳۸۴ مراجع تقلید محمد تقی بهجت و فاضل لنکرانی و یوسف صانعی روز عید فطر را متفاوت با نظر رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران، که علت تفاوت اعلام روز عید فطر علما با هم روز قدس بود که جمعه آخر ماه مبارک رمضان می‌باشد سید علی خامنه ای مشخص کرد هر چند اگر فردی مطمئن شود که آن روز آخر ماه رمضان و یا دوم ماه شوال است شرعاً نمی‌توان او را از عمل به علم خود بازداشت

در فقه سنی

در کشور عربستان سعودی به عنوان مهم‌ترین کشور سنی مذهب، این وظیفه را شورای عالی قضایی عربستان سعودی که مهم‌ترین مرجع اسلامی و تصمیم گیری است بر عهده دارد. معمولاً سایر کشورهای عربی و اسلامی منطقه نیز با پیروی از روز خاصی که توسط شورای عالی قضایی عربستان سعودی تعیین شده، آن روز را به عنوان روز عید فطر اعلام می‌کنند. در تمامی کشورهای اسلامی گذشته از نوع حکومت مشخص کردن عید فطر بر مبنای شروع ماه شوال و از همه مهمتر رویت هلال شوال معین می‌شود

آداب و سنن عید فطر

تکبیر

از سنت‌های مسلمانان در روز عید فطر، تکبیر است. تکبیر در روز عید فطر، برگرفته از آیه‌ای از قرآن است و پیش از نماز عید فطر و شروع خطبه، در خانه‌ها و کوچه و بازار خوانده می‌شود.

الله أکبر الله أکبر الله أکبر

لا إله إلا الله

الله أکبر الله أکبر

ولله الحمد

الله أکبر کبیراً

والحمد لله کثیراً

 

الله بزرگ تر است، الله بزرگ تر است، الله بزرگ تر است.

خداوندی نیست مگر الله

الله بزرگ تر است. الله بزرگ تر است.

و ستایش همه از آن الله است.

الله به راستی بزرگتر است.

و ستایش بسیار از آن الله است

غسل

در متون اسلامی، توصیه شده است که مسلمانان در روز عید فطر و عید قربان، تن خود را در آب بشویند و غسل کنند. غسل عید، از سنت‌های مسلمانان در روز عید است و در آن فرقی بین مردان، زنان و کودکان نیست. برخلاف غسل جمعه، غسل عید می‌تواند قبل از اذان صبح انجام گیرد. علاوه بر غسل، عطر زدن و مسواک کردن نیز از سنت‌های روز عید فطر است.

عید فطر در کشورها و فرهنگها

در مالزی

در مالزی، عید فطر بیشتر به نام‌های هری رایا و یا عیدالفطری خوانده می‌شود. هری رایا در لغت به معنی « روز جشن» است؛ و برای اشاره به عیدهای اسلامی چون عید فطر و عید قربان به کار می‌رود.

معمولاً در شب پیش از عید فطر، خانواده‌های مالایی، به ویژه زنان خانه دار به تهیه غذاها و شیرینی‌های سنتی مخصوص این عید می‌پردازند. از مهم‌ترین این غذاها، رندانگ است که از گوشت گاو و مرغ پخته شده در شیرنارگیل درست می‌شود. دیگر غذای سنتی مخصوص عید فطر، کتوفات است که از برنج پیچیده شده در برگ خرما تهیه می‌شود.

در فرهنگ مالزی، شب بیست و هفتم ماه رمضان توجوه لیکور خوانده می‌شود که به معنی عدد بیست و هفت است. در طی این شب ها، مردم مالزی با روشن کردن شمع‌ها و چراغ‌های نفتی(که پلیته نامیده می‌شود) در جلوی خانه‌ها و آذین بندی و چراغانی کردن خیابان‌ها به استقبال عید فطر می‌روند. این سنت از این باور سنتی مالایی‌ها سرچشمه می‌گرفت که در شب قدر، فرشتگان و روح القدس در خانه‌هایی که در آن نور وجود دارد، فرو می‌آیند؛ البته امروزه چنین باوری وجود ندارد و روشن کردن چراغ‌های نفتی صرفاً جنبه تزیینی دارد.

در طول عید فطر، مرسوم است که مالایی‌ها لباس‌های سنتی و محلی را می پوشند؛ لباس سنتی مردان باجوملایو و لباس سنتی زنان باجوکورونگ یا باجوکبایا خوانده می‌شود. همچنین در بین مردان و زنان مسلمان مالزی مرسوم است که شال‌های سنتی موسوم به سونگت را در روزهای عید فطر بر شانه‌های خود بیندازند.

مسلمانان مالزی عموماً در روز و پس از طلوع آفتاب، در نماز عید فطر شرکت می جویند؛ پس از نماز زیارت اهل قبور مرسوم است. در زمان زیارت قبور، سوره یس از قرآن را می خوانند و برای آرامش روح مردگان دعا می‌کنند.

در باقی روز، مالایی‌ها به دیدار آشنایان و خویشاوندانشان می‌روند؛ به بچه‌ها در روز عید فطر مقداری پول داده می‌شود که دویترایا نام دارد.

در ایام عید فطر، دانشگاه‌ها و مدارس مالزی یک هفته تعطیل است، هرچند ادارات و موسسات دولتی تنها دو روز تعطیل هستند. سابقاً تعطیلی عید فطر، دو هفته بود؛ که به دلیل بعضی مخالفت‌ها به یک هفته کاهش داده شد.

نخست وزیر مالزی هم در روز اول عید فطر معمولاً بارعام می‌گیرد و مردم می‌توانند برای عرض تبریک به خانه او بروند؛ این مراسم در شهر پوتراجایا برگزار می‌شود.

آتشبازی در شب‌های عید فطر مرسوم است؛ البته برای آتش بازی محدودیت‌های قانونی وجود دارد، اما مواد آتش بازی به طور غیرقانونی از بازارسیاه خریده می‌شود؛ با وجود ممنوعیت آتشبازی، این مراسم به ویژه در بین بچه‌های مالایی از محبوبیت برخوردار است. آتشبازی از روزهای آخر ماه رمضان شروع شده و تا یک هفته پس از پایان ماه رمضان نیز ادامه دارد.

عید فطر در مالزی، تنها یک عید مذهبی و دینی نیست؛ بلکه عید ملی است و تمام چینی‌های مقیم مالزی و پیروان دیگر ادیان نیز در این جشن شرکت می جویند

 

عید فطر

عید چیست؟


عید در لغت از ماده عود به معنی بازگشت است، و لذا به روزهایی که مشکلات از قوم و جمعیتی بر طرف می‌شود و بازگشت به پیروزی‌ها و راحتی‌های نخستین می‌کند عید گفته می‌شود، و در اعیاد اسلامی به مناسبت این که در پرتو اطاعت یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه حج، صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز می‌گردد و آلودگی‌ها که بر خلاف فطرت است، از میان می‌رود، عید گفته شده است. (1)

بسیاری از آیات قرآن بر اجتماعی بودن شئون اسلامی دلالت می‌کند و صفت اجتماعی بودن در تمامی احکام و قوانین اسلامی حاکم است. شارع مقدس اسلام در مسئله جهاد، اجتماعی بودن را به طور مستقیم تشریع کرده و دستور داده حضور در جهاد و دفاع، به آن مقداری که دشمن دفع شود واجب است.

روزه و حج بر هر کسی که مستطیع و قادر به انجام آن دو باشد و عذری نداشته باشد واجب است، اجتماعیت، در این دو واجب به طور مستقیم نیست. بلکه لازمه آن دو است، چون وقتی روزه‌دار روزه گرفت قهراً در طول رمضان در مساجد رفت و آمد خواهد کرد و در آخر در روز عید فطر، این اجتماع به حد کامل می‌رسد، و نیز وقتی مکلف به زیارت خانه خدا گردید قهراً با سایر مسلمانان یک جا جمع می‌شود، و در روز عید قربان این اجتماع به حد کامل می‌رسد. و نیز نمازهای پنج‌گانه یومیه را بر هر مکلفی واجب کرده، و جماعت را در آن واجب نساخته، ولی این رخصت را در روز جمعه تدارک و تلافی کرده و اجتماع برای نماز جمعه را بر همه واجب ساخته است.


عید فطر در قرآن

با مراجعه به قرآن شریف آیاتی را می‌توان یافت که به طور مستقیم و با کمی دقت بر عید فطر و آداب آن توجه دارند و نشان می‌دهند که این مسئله از دید قرآن پنهان نمانده است. آن آیات عبارتنداز:


1-
آیه 185 سوره مبارکه بقره:
در این آیه خداوند متعال ضمن معرفی ماه مبارک رمضان و نزول قرآن در آن به برخی از احکام مربوط به این ماه شریف اشاره کرده و می‌فرماید: هر یک از شما که هلال ماه رمضان را مشاهده کرد باید روزه بگیرد و کسی که در حال سفر و یا مریض بود و ماه رمضان را درک کرد در روزهای دیگر باید، روزه فوت شده را جبران کند. در ادامه می‌فرماید: خداوند این احکام را به خاطر راحتی شما و نه به خاطر به سختی افتادنتان تشریع نموده است و این که عدد را تکمیل کنید و خدا را به خاطر هدایت بزرگ بدارید.

«
یریدالله بکم الیسر ولایرید بکم العسر و لتکملواالعدة و لتکبروالله علی ماهدئکم و لعلکم تشکرون».

ولتکموا... عطف به یرید و مبین علت غائی است. خداوند در تشریع احکام برای شما آسانی خواسته نه سخت‌گیری، تا روزه ایام معدود را به هر صورتی که بتوانید چه در ماه رمضان یا غیر آن به کمال رسانید ممکن است ولتکملوا، عطف به فعل مقدر یا فلیصمه باشد: تا از این امر «فلیصمه» (و هر امری) آنچه آسانست و بتوانید، انجام دهید و آن را تکمیل نمایید، چون امر ولتکموا بعد از امر به روزه ماه رمضان است کمال ظاهری آن معنای اتمام می‌باشد. و کمال معنوی آن انجام با شرایط و آداب آن است تا با گذشت ایام اراده ایمانی، حاکم بر انگیزه‌ها و شهوات گردد و انسان را برتر آرد و اراده خدا ذهن را فراگیر و یاد عظمت او زنده و فعال گردد یادی که بر طریق هدایت استوار شود:

و لتکبروالله علی ماهداک و در پرتو آن، نعمت‌ها مشخص و شکرگزاری شود.

در روایات منظور از تکبیر در جمله: و لتکبرواالله علی ما هدیکم تعظیم، و منظور از هدایت، ولایت است.

این که هدایت به معنای ولایت باشد از باب تطبیق کلی بر مصداق است و ممکن است از قبیل همان قسم بیاناتی باشد که نامش را تاویل گذاشته‌اند، چنانکه در بعضی از روایات آمده و در معنای دو کلمه یسر و عسر فرموده‌اند: یسر ولایت و عسر مخالفت با خدا و دوستی با دشمنان خداست.

پس معنای آیه این است که تا خداوند را بزرگ بداری و اجلالش کنی به خاطر آن هدایت و راهنمایی که برای شما در دینتان بیان کرد و به خاطر آن که به شما توفیق داد تا ماه رمضان را روزه بدارید این ماه اختصاصی شما امت مسلمان می‌باشد و امم دیگر از آن بی‌بهره‌اند.

بیشتر دانشمندان گفته‌اند که مقصود از ولتکبراالله، تکبیرهایی است که در شب عید فطر وارد شده است که این تکبیرها بعد از چهار نماز مغرب و عشاء و صبح روز عید و نماز عید فطر گفته می‌شود. در عید فطر این گونه می‌گویند: «الله‌اکبر الله‌اکبر لااله الاالله و الله‌اکبر الله‌اکبر و لله‌الحمد الحمد علی ما هدانا و له الشکر علی ما اولانا.» (2)

توضیح- برخی برای روز عید این تکبیرها را بعد از نماز ظهر و عصر روز عید نیز ذکر کرده‌اند. حضرت امام خمینی و آیة‌الله اراکی جزء این دسته از فقها می‌باشند مستند این حکم، روایتی است از قول امام صادق علیه‌السلام که فرمود: در عید فطر هم تکبیر هست، عرضه داشتم تکبیر که غیر از روز قربان نیست، فرمود: چرا در عید فطر هم هست، لیکن مستحب است که در مغرب و عشاء و فجر و ظهر و عصر و دو رکعت نماز عید گفته شود. (3)

همچنین سعید نقاش از امام صادق علیه‌السلام روایت کرده است که فرمود: برای من در شب عید فطر تکبیر هست، اما واجب نیست بلکه مستحب است، می‌گوید، پرسیدم این تکبیر در چه وقت مستحب است؟ فرمود در شب عید در مغرب و عشا و در نماز صبح و نماز عید آنگاه قطع می‌شود، عرضه داشتم: چگونه تکبیر بگویم؟ فرمود: می‌گویی الله‌اکبر، الله‌اکبر، لااله الاالله، و الله‌اکبر، الله‌اکبر و لله الحمد، الله‌اکبر علی ما هدانا و منظور از کلام خدا که می‌فرماید: و لتکموا العدة همین است، چون معنایش این است که نماز کامل کنید. و خدا را در برابر این که هدایتتان کرده تکبیر کنید ‌(4) و تکبیر همین است که بگویید: الله‌اکبر، لااله الاالله، و الله‌اکبر، و لله الحمد راوی می‌گوید در روایت دیگری آمده که تکبیر آخر را چهار بار باید گفت.

مرحوم علامه طباطبائی ضمن بیان دو روایت یاد شده در حل تعارض بین آن ‌دو می‌نویسد: اختلاف این دو روایت که یکی تکبیر را در ظهر و عصر نیز مستحب می‌‌‌داند و دیگری نمی‌داند ممکن است حمل شود بر مراتب استحباب، یعنی دومی مستحب باشد، و اولی مستحب‌تر، و این که فرمود: منظور از (و لتکملوا العدة) اکمال نماز است شاید منظور این باشد با خواندن نماز عید، عدد روزه را تکمیل کنید و باز خود تکبیرات را بگویید. که خدا شما را هدایت کرد، و این با معنائی که ما از ظاهر جمله، ولتکبرواالله علی ما هدیکم ... فهمیدیم منافات ندارد، برای این که کلام امام استفاده حکم استحبابی از مورد وجوب است. (5)

شافعی معتقد است که باید الله‌اکبر را سه بار گفت و از زمانی‌که ماه دیده می‌شود و تا زمانی‌که امام به نماز می‌ایستد این تکبیرها تکرار شود. وقتی امام بیرون آمد همراه تکبیر او باید تکبیر گفت در حالی که در عید قربان باید همین تکبیرها را پشت سر ده نماز خواند که اولین آنها نماز ظهر روز عید قربان تا ده نماز بعد از آن می‌باشد. کسانی که در شهرها هستند پشت سر ده نماز این تکبیرها را می‌گویند و کسانی که در منا می‌باشند پشت سر 15نماز که اول آنها نماز ظهر عید قربان است این تکبیرها را تکرار می‌کنند. (6)


2-
آیات 14 و 15 سوره مبارکه که اعلی:

در آیات مورد بحث به نجات اهل ایمان و عوامل این نجات اشاره می‌کند، نخست می‌فرماید: مسلماً رستگار می‌شود کسی که خود را تزکیه کند (قد افلح من تزکی) و نام پروردگارش را به یاد آورد و به دنبال آن نماز بخواند (و ذکر اسم ربه فصلی)

به این ترتیب عامل فلاح و رستگاری و پیروزی و نجات را سه چیز می‌شمرد: تزکیه و ذکر نام خداوند و سپس بجا آوردن نماز، در این که منظور از تزکیه چیست تفسیرهای گوناگونی ذکر کرده‌اند: نخست این که منظور پاک‌سازی روح از شرک است، به قرینه آیات قبل، و نیز به قرینه منظور پاک‌سازی دل از رذائل اخلاقی و انجام اعمال صالح است، به قرینه آیات فلاح در قرآن مجید از جمله آیات آغاز سوره مومنون که فلاح را در گرو اعمال صالح می‌شمرد، و به قرینه آیه 9 سوره شمس که بعد از ذکر مسئله تقوا و فجور می‌فرماید: قد افلح من زکی‌ها: رستگار شد کسی که نفس خود را از فجور و اعمال زشت پاک کرد و به زینت تقوا بیاراست.

دیگر این که منظور زکات فطره در روز عید فطر است که نخست باید زکات را پرداخت و بعد نماز عید را بجا آورد.

قابل توجه این که: در آیات فوق نخست سخن از تزکیه و بعد ذکر پروردگار و سپس نماز است.

به گفته بعضی از مفسران مراحلی عملی مکلف سه مرحله است: نخست ازاله عقائد فاسده از قلب سپس حضور معرفةالله و صفات و اسماء او در دل و سوم اشتغال به خدمت. آیات فوق در سه جمله کوتاه اشاره به این سه مرحله کرده است.

این نکته نیز قابل توجه است که نماز را فرع بر ذکر پروردگار می‌شمرد، این به خاطر آن است که تا به یاد او نیفتد و نور ایمان در دل او پرتو افکن نشود به نماز نمی‌ایستد به علاوه نمازی ارزشمند است که توأم با ذکر او و ناشی از یاد او باشد، و این که بعضی ذکر پروردگار را تنها به معنی الله‌اکبر یا بسم‌‌الله الرحمن الرحیم که در آغاز نماز گفته می‌شود تفسیر کرده‌اند در حقیقت بیان مصداق‌های از آن است.

همان طور که می‌دانیم وظیفه پیغمبر تزکیه است. دل‌های مستمد و حق طلب و حقیقت خواه آیات را می‌شنوند، متأثر می‌شوند، می‌پذیرند و می‌گروند، و دل‌هاشان از نجاست شرک، با آب توحید پاک و پاکیزه می‌شود.

و ذکر اسم ربه فصلی- اسامی پروردگار همگی اوصاف ذات مقدسش هستند. ذکر ممکن است به زبان باشد، مثل معنی رحمن و رحیم و آثار رحمت واسعه خداوند در همه کائنات و در وجود خودمان بیندیشیم. توجه به معانی رحمت و علو و عظمت یا خالق و رازق بودن قادر متعال قهراً و قطعا خضوع و خشوع می‌آورد. برجسته‌ترین نمونه اظهار خشوع نماز است. ببینید چگونه در سه کلمه، جمیع مراحل را جمع فرموده است.

1-
پاک شدن از شرک و اخلاق رذیله به توحید و ایمان و باور داشتن اصول عقاید (تزکی).

2-
در آثار قدرت و حکمت پروردگار و نعمت‌های مادی و معنوی و جسمی و روحی اندیشیدن که هر ساعتی از این تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است. علاوه بر این ذکر قلبی، با زبان نیز کلمه شهادت گفتن (و ذکر اسم ربه).

3-
اظهار شکستگی و فروتنی و کوچکی در پیشگاه پروردگار نمودن و به عبادت و پرستش پرداختن (فصلی) هر کس این سه مرحله را پیمود بسر منزل فلاح و رستگاری می‌رسد و این است معنی (قد افلح من تزکی).

عده‌ای بر اساس روایات رسیده معتقدند که منظور از «تزکی» دادن زکات فطره و خواندن نماز عید است (7)، بعضی نیز تزکیه را در اینجا به معنی دادن صدقه مالی دانسته‌اند. مهم این است که تزکیه معنی وسیعی دارد که همه این مفاهیم را در برمی‌گیرد، هم پاک‌سازی روح از آلودگی شرک و هم پاک‌سازی از اخلاق رذیله، و هم پاک‌سازی عمل از محرمات، و هر گونه ریا، و هم پاک‌سازی مال و جان به وسیله دادن زکات در راه خدا، زیرا طبق آیه اخذ من اموالهم صدقه تطهر هم تزکیهم بها: (از اموال آنها صدقه‌ای (زکات) بگیر تا آنها را به وسیله آن پاک‌سازی و تزکیه کنی) دادن زکات سبب پاکی روح و جان است. بنابراین، تمام تفسیرها ممکن است در معنی گسترده آیه جمع باشد.

چند روایت که در ذیل این روایت آمده است را مرور می‌کنیم: عبدالله بن مسعود گفته است که مقصود از آیه «ذکر اسم ربه فصلی» آن است که انسان زکات مال خود را بدهد و نماز را اقامه کند و بر این اساس مرتباً می‌گفت:« رحم الله امرءا تصدق ثم صلی یعنی خدا بیامرزد کسی را که صدقه بدهد و نماز بخواند. سپس آیه یاد شده را تلاوت کرد.

عده‌ای دیگر گفته‌اند منظور از صدقه همان زکات فطره است که در اول ماه شوال پرداخت می‌شود. و تکبیرهای روز عید و نماز عید فطر را نیز شامل می‌شود. و به عبدالله بن عمر نافع می‌گفت: آیا صدقه داده‌ای؟ اگر پاسخ می‌‌داد بله صدقه داده‌ام به وی می‌گفت پس بیا به مصلی برویم و نماز بخوانیم و اگر پاسخ می‌داد: صدقه نداده‌ام به او می‌گفت صدقه بده تا به مصلی برویم و نماز بخوانیم. سپس آیه یاد شده را تلاوت می‌کرد.

ابوخالد گفت: نزد ابوالعالیه رفتم، به من گفت روز عید قبل از آن که برای نماز بروی به اینجا می‌آیی؟ پاسخ دادم: بله وقتی روز عید فرارسید به نزد وری رفتم، از من پرسید آیا افطار کرده‌ای؟ پاسخ ‌دادم: بله پرسید آیا غسل کرده‌ای؟ گفتم: بله گفت: آیا صدقه داده‌ای گفتم بله گفت تو را به این خاطر به اینجا فرا خوانده‌ام که در ابتدا این اعمال را انجام دهی و پس از آن به مصلی بروی، آنگاه این آیه را خواند و گفت مردم مدینه هیچ صدقه‌ای را برتر از آن ندیدند که کسی به کس دیگر آب دهد. (8)

شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید معنای آیه قد افلح من تزکی چیست؟ فرمود: این است که هر کس زکات فطره بدهد، رستگار میشود. پرسید معنای آیه و ذکر اسم ربه فصلی چیست؟ فرمود این است که (برای نماز عید) به سوی جبانه برود و نماز بخواند و منظور از جبانه، صحرا است. (9)

رسول خدا صلی الله علیه و آله همواره در روزهای عید فطر قبل از رفتن به مصلی فطره را تقسیم می‌کرد و این آیه را می‌خواند: «قد افلح من تزکی و ذکر اسم ربه فصلی.» (10)


آداب نماز عید

خداوند متعال در فرازی از آیه 31 سوره اعراف می‌فرماید: «خذوا زینتکم عند کل مسجد...» یعنی هنگام رفتن به مسجد زینت‌های خود را بردارید. این خطاب به همه فرزندان آدم به عنوان یک قانون همیشگی که شامل اعصار قرون می‌شود که زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود داشته باشید.

این جمله می‌تواند هم اشاره به زینت‌های جسمانی باشد که شامل پوشیدن لباس‌های مرتب و پاک و تمیز و شانه زدن موها، و به کار بردن عطر و مانند آن می‌شود، و هم شامل زینت‌های معنوی، یعنی صفات انسانی و ملکات اخلاقی و پاکی نیت و اخلاص و اگر می‌بینیم در بعضی از روایات اسلامی تنها اشاره به لباس خوب یا شانه کردن موها شده و اگر می‌بینیم تنها سخن از مراسم نماز عید و نماز جمعه به میان آمده است، دلیل بر انحصار نیست بلکه هدف بیان مصداق‌های روشن است و هم‌چنین اگر می‌بینیم که در بعضی دیگر از روایات، زینت به معنی رهبران و پیشوایان شایسته تفسیر شده دلیل بر وسعت مفهوم آیه است که همه زینت‌های ظاهری و باطنی را در بر می‌گیرد.

در کتاب المقنع گفته است: «سنت در افطار عید قربان این است که بعد از نماز انجام شود و در عید فطر قبل از نماز. (11)

از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: اگر در روز عید فطر برای رسول خدا صلی الله علیه و آله عطر می‌آوردند اول به زنان خود می‌داد.‌ (12)


پانوشت‌ها:

1-
تفسیر نمونه، ج 5، ص131.

2-
تفسیر ابوالفتوح رازی، ج 2، ص 18.

3-
مستدرک الوسائل، جلد 6، ص 137.

4-
وسایل‌الشیعه، ج 7، ص 455/ الکافی، کلینی ج4، ص 166.

5-
المیزان، علامه طباطبایی، ج2، ص 28.

6-
تفسیر ابوالفتوح رازی، ج2 ، ص 68.

7-
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 93، ص 104، ح 3.

8-
تفسیر ابوالفتوح رازی، ج12، ص 62.

9-
من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج1، ص 501، ح 1474.

10-
تفسیرالمیزان، ج20، ص 271.

11-
همان ج 6، ص 337.

12-
من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 174، ح 2055.