بانک سامان استخدام می کند در صورت تمایل می توانید به سامانهwww.sb24.comمراجعه نمایید
حضرت آیتاللهالعظمى شیخ محمدتقى بهجت قدسسره در اواخر سال ۱۳۳۴ ه.ق. در شهر فومن، واقع در استان «گیلان» به دنیا آمد.
تحصیلات ابتدایى حوزه را در مکتبخانه فومن به پایان رساند و پس از تحصیلات ادبیات عرب در سال ۱۳۴۸ ه.ق. هنگامى که تقریباً ۱۴ سال از عمر شریفش مىگذشت، براى تکمیل دروس حوزوى عازم عراق شد و علاوه بر تحصیل علوم رسمى از محضر استادان بزرگ آن سامان بهرهها برد. در سال ۱۳۵۲ ه.ق. براى ادامه تحصیل به «نجف اشرف» رهسپار گردید و سطح عالى علوم و حوزه را در محضر آیات عظام شیخ مرتضى طالقانى قدسسره به پایان رساند و در دروس خارج محضر آیات عظام: آقا ضیاء عراقى و میرزاى نائیینى، آیتالله حاج شیخ محمدحسین غروى اصفهانى، سید ابوالحسن اصفهانى، شیخ محمدکاظم شیرازى، صاحب حاشیه بر مکاسب را درک کرد. در علوم معقول، کتاب الاشارات والتنبیهات و اسفار را نزد آیتالله سید حسین بادکوبهاى فراگرفت. آیتاللهالعظمی بهجت قدسسره در زمان تلمذ، به تدریس سطوح عالى پرداخت و در تألیف کتاب سفینةالبحار با محدث کبیر حاج شیخ عباس قمى رحمهالله همکارى نمود.
در زمینه تهذیب نفس، از همان کودکی در زادگاهش فومن، محضر عالم بزرگوار سعیدى و درکربلا از برخى علماى دیگر بهره برد، تا اینکه در نجف اشرف در سن ۱۷ سالگى با آیت حق سید علی قاضى قدسسره آشنا شد. وی گمشده خویش را در وجود ایشان یافت و در سلک شاگردان عرفانى ایشان درآمد.
سرانجام در سال ۱۳۶۴ ه.ق. برابر ۱۳۲۴ خورشیدی با قلبى صیقلیافته از معنویت و سینهاى مالامال از عشق به حضرت حق و با کولهبارى از علم و کمال به سرزمین خویش هجرت نمود. او درحالىکه آماده بازگشت به نجف اشرف بود در زمانى که هنوز چندین ماه از مهاجرت آیتالله بروجردى رحمهالله به قم نگذشته بود، موقتاً همجوار حرم کریمه اهلبیت سلاماللهعلیها شد. خبر رحلت اساتید بزرگ حوزه علمیه نجف یکى پس از دیگرى سبب شد در شهر مقدس قم رحل اقامت افکند. در شهر قم در درس آیات عظام کوهکمرهاى و آیتاللهالعظمى بروجردى رحمهماالله شرکت نمود. همچنین معظمله پس از ورود به قم به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت و به تربیت شاگردانى همت گماشت.
غروب یکشنبه، بیستوهفتم اردیبهشت سال ۱۳۸۸ ش. وقتی خبر رحلت آن عالم ربانی در شهر پیچید، بهت و حیرت، و آنگاه ناله و شیون شهر را فراگرفت. سیل مشتاقان و شیفتگان فقاهت و مرجعیت بهسوی قم سرازیر شد و سرانجام پیکر مطهر آن پیر راحل در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها در مسجد بالاسر در خاک مشکبوی عصمت آرمید.
ارزش نماز اول وقت
آقای مصباح می گوید: آیت الله بهجت از مرحوم آقای
قاضی (ره) نقل می کردند که ایشان می فرمود:
« اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند! و یا
فرمودند: به صورت من تف بیندازد. »
اول وقت سرّعظیمی است « حافظوا علی الصلوات: در انجام نمازها کوشا باشید. »
خود یک نکته ای است غیر از « أقیموا الصلوة: و نماز را بپا دارید. »
و همچنین که نماز گزار اهتمام داشته باشد و مقید باشد که نماز را اول وقت بخواند
فی حدّ نفسه آثار زیادی دارد، هر چند حضور قلب هم نباشد. »
2. زنده نگه داشتن سنت
حجة السلام والمسلمین قدس، یکی از شاگردان آیت
الله بهجت می گوید:
« آقا همیشه سفارش می کردند برای احیای شریعت نگذارید سنتها فراموش شود وعرفیات یا
بدعتها جای آن را بگیرد.
روزی فرمودند:
« مرحوم حاج شیخ مرتضی طالقانی ( ازاستادان اخلاق و علمای بزرگ نجف، که استاد
اخلاق آقا نیز بوده است ) همراه با عده ای از علما از جمله آیت الله العظمی خوئی
به افطار دعوت بودند، وقتی غذا آماده می شود و همگی سر سفره می نشینند حاج شیخ
مرتضی طالقانی می فرماید: نمک در سفره نیست و اقدام به تناول غذا نمی کنند. با
اینکه بین مجلس افطاریه تا آشپزخانه بسیار فاصله بوده ( و ظاهراً از خانه ای دیگر
غذا می آورده اند ). به هر حال مرحوم طالقانی دست به غذا دراز نمی کند و دیگران
حتی آیت الله خوئی نیز به احترام ایشان غذا شروع نمی کنند و طول می کشد تا نمک را
بیآورند. بعد از ختم جلسه و هنگام رفتن، آیت الله خوئی خطاب به ایشان می فرماید:
حضرت آقا، اگر شما به این اندازه به ظاهر سنت مقید هستید که اگر کمی نمک تناول
نکنید غذا نمی خورید، پس در این گونه مجالس کمی نمک با خود همراه داشته باشید تا
مردم را منتظر نگذارید. آقای طالقانی فوراً دست به جیب برده و کیسه کوچکی را
درآورده و می فرماید: با خودم نمک داشتم ولی می خواستم سنت اسلامی پیاده شود و
متروک نباشد. »
3. آقائی و بزرگواری ائمه علیهم السلام
باز آقای قدس می گوید: روزی آقای بهجت در رابطه
با بزرگواری و اغماض ائمه اطهار ـ صلوات الله علیهم ـ فرمودند:
« در نزدیکی نجف اشرف، در محل تلاقی دو رودخانه فرات و دجله آبادیی است به نام «مصیب»،
که مردی شیعه برای زیارت مولای متقیان امیر المؤمنین علیه السلام از آنجا عبور می
کرد و مردی از اهل سنت که در سر راه مرد شیعه خانه داشت همواره هنگام رفت و آمد او
چون می دانست وی به زیارت حضرت علی علیه السلام می رود او را مسخره می کرد.
حتی یک بار به ساحت مقدس آقا جسارت کرد، و مرد شیعه خیلی ناراحت شد. چون خدمت آقا
مشرف شد خیلی بی تابی کرد و ناله زد که: تو می دانی این مخالف چه می کند.
آن شب آقا را در خواب دید و شکایت کرد آقا فرمود: او بر ما حقی دارد که هر چه بکند
در دنیا نمی توانیم او را کیفر دهیم. شیعه می گوید عرض کردم: آری، لابد به خاطر آن
جسارتهایی که او می کند بر شما حق پیدا کرده است؟! حضرت فرمودند: بله او روزی در
محل تلاقی آب فرات و دجله نشسته بود و به فرات نگاه می کرد، ناگهان جریان کربلا و
منع آب از حضرت سید الشهدا علیه السلام به خاطرش افتاد و پیش خود گفت: عمر بن سعد
کار خوبی نکرد که اینها را تشنه کشت، خوب بود به آنها آب می داد بعد همه را می
کشت، و ناراحت شد و یک قطره اشک از چشم او ریخت، از این جهت بر ما حقی پیدا کرد که
نمی توانیم او را جزا بدهیم.
آن مرد شیعه می گوید: از خواب بیدار شدم، به محل برگشتم، سر راه آن سنی با من
برخورد کرد و با تمسخر گفت: آقا را دیدی و از طرف ما پیام رساندی؟! مرد شیعه گفت:
آری پیام رساندم و پیامی دارم. او خندید و گفت: بگو چیست؟ مرد شیعه جریان را تا
آخر تعریف کرد. وقتی رسید به فرمایش امام علیه السلام که وی به آب نگاهی کرد و به یاد
کربلا افتاد و ...، مرد سنی تا شنید سر به زیر افکند و کمی به فکر فرو رفت و گفت:
خدایا، در آن زمان هیچ کس در آنجا نبود و من این را به کسی نگفته بودم، آقا از کجا
فهمید. بلافاصله گفت: أشهد أن لا إله إلا الله، و أن محمداً رسول الله، و أن علیاً
أمیرالمؤمنین ولیّ الله و وصیّ رسول الله و شیعه شد.»
4. ارزش وضو و طهارت
باز آقای قدس می گوید:
« روزی چند دقیقه زودتر برای درس به خانه آقا رفتم، دیدم پیرمردی نشسته و آقا به
او توجهی خاص دارد، بعد از دقایقی آقا فرمود: ایشان (آن پیرمرد) هرگز بی وضو نمی
خوابد، اگر شبها چندین بار هم بیدار شود باید حتماً وضو بسازد. »
5. شخصیت ممتاز آقا شیخ محمد حسین کمپانی
آیت الله مصباح می گوید:
« روزی آقا فرمودند: مرحوم آقا شیخ محمد حسین طوری بود که اگر کسی به فعالیتهای
علمی اش توجه می کرد تصور می کرد در شبانه روز هیچ کاری غیر از مطالعه و تحقیق
ندارد، و اگر کسی از برنامه های عبادی ایشان اطلاع پیدا می کرد فکر می کرد غیر از
عبادت به کاری نمی پردازد.
مرحوم آقا شیخ محمد حسین می گفت: من سیزده سال در درس مرحوم آخوند خراسانی، صاحب
کفایه شرکت می کردم، در طول این سیزده سال یک شب موفق نشدم که در درس ایشان حضور
پیدا کنم ( و ظاهراً درسشان را شبها ایراد می فرمودند ) آن یک شب نیز به زیارت
کاظمین مشرف شده بودم و در هنگام برگشتن مشکلی پیش آمد که به موقع نرسیدم، در بین
راه که می آمدم حدس می زدم که امشب چه مطالبی را بیان خواهند کرد. پیشاپیش آنها را
نوشتم.
به نجف که رسیدم و با دوستان صحبت کردم دیدم تقریباً همه مطالبی که بیان فرموده
بودند چیزهایی بوده که من پیشاپیش حدس زده و نوشته بودم، و تقریباً نوشته های من
چیزی از درس کم نداشت.
ایشان با اینکه چنین موقعیت علمی داشتند و درس استاد را پیشاپیش می توانستند حدس
بزنند و بنویسند، در عین حال مقید بودند که حتی یک شب درس استاد از او فوت نشود.
در کنار این فعالیتهای علمی آن قدر مقید به برنامه های عبادتی بودند، که هر کس
اینها را می دید فکر می کرد که اصلاً به هیچ چیز غیر از عبادت نمی رسد، هر روز
زیارت عاشورا و هر روز نماز جعفر طیار از برنامه های عادی ایشان بود. روزهای پنج
شنبه، طبق سنتی که علمای نجف دارند و معمولاً روز پنج شنبه یا جمعه یک روضه هفتگی
دارند که زمینه ای است برای دیدار دوستان و استادان و شاگردان با همدیگر و توسلی
هم انجام می گرفت، مرحوم آقا شیخ محمد حسین در این روضه شان مقید بود که خود پای
سماور بنشیند، و خود او همه کفش ها را جفت کند، و در عین حال زبانش مرتب در حال
حرکت بود خیلی تند تند یک چیزی را می خواندند ما متوجه نمی شدیم که این چه ذکری
است که ایشان این قدر در نشستن و بر خاستن به گفتن آن مقید است.
بعد یکی از دوستان که خیلی با آقا مأنوس بود ( مرحوم آقا شیخ علی محمد بروجردی
رضوان الله علیه ) از ایشان سؤال کرده بود: آقا، این چه ذکری است که شما این قدر
تقیِّد دارید که حتی بین سلام و احوال پرسی تان آن را ترک نمی کنی؟ ایشان لبخندی
زده بود و بعد از تأملی فرموده بود: خوب است انسان روزی هزار مرتبه إنا أنزلنا
بخواند. »
6. راضی به رضای الهی
حجة السلام والمسلمین قدس از شاگردان آقا می
گوید:
« یک روز از روزهای درسی کمی زودتر به خانه آیت الله العظمی بهجت رفتم ـ زیرا
ایشان گاهی از اوقات وقتی شاگردان به درس حاضر می شدند هرچند یک نفر هم بود به
اتاق درس می آمد و تا هنگام آمدن دیگران احیاناً جریان و یا حدیث و یا نکته اخلاقی
را گوشزد می کردند ـ بنده نیز به طمع مطالب یاد شده قدری زودتر رفتم. خوشبختانه
آقا که صدای « یا الله » حقیر را شنید زودتر تشریف آورد، بعد از احوالپرسی فرمود:
در نجف یکی از آقازاده های ایرانی که از اهل همدان و بسیار جوان زیبا و شیک پوش
بود و از هر جهت به جمال و خوش اندامی شهرت داشت، به بیماری سختی گرفتار و از دو
پا فلج شد به گونه ای که با عصا بیرون می آمد.
من سعی داشتم که با او روبرو نشوم، زیرا فکر می کردم با وصف حالی که او داشت، از
دیدن من خجالت می کشد، لذا نمی خواستم غمی بر غمش بیفزایم. یک روز از کوچه بیرون
آمدم و دیدم او سر کوچه ایستاده است و ناخواسته با او روبرو شدم و با عجله و بدون
تأمل گفتم: حال شما چطور است؟ تا این حرف از دهانم بیرون آمد ناراحت شدم و با خود
گفتم که چه حرفی ناسنجیده ای مگر حال او را نمی بینی! چه نیازی بود از او بپرسی؟
به هر حال خیلی از خودم بدم آمد.
ولی بر خلاف انتظار من، وقتی وی دهان باز کرد مثل اینکه آب یخ روی آتش ناراحتی
درونم ریخت، چنان اظهار حمد و ستایش کرد و چنان با نشاط و روحیه ابراز سرور کرد که
گویا از هر جهت غرق در نعمت است من با شنیدن صحبت های او آرام گرفتم و ناراحتی ام
بر طرف گردید. »
7. برکت و عظمت ولایت علی(ع)
هم او می گوید:
« روزی آقا در ارتباط با ولایت و عظمت آن فرمودند: در نجف یا کاظمین یکی از آقایان
قریب 10 یا 15 نفر از اهل علم را برای ناهار دعوت کرده بود ولی فرستاده آقا
اشتباهاً طلاب یک مدرسه را که قریب 60-70 نفر بودند دعوت کرده بود. وقتی میهمانان
آمده بودند وی دیده بود گذشته از این که جا برای نشستن آنها کم است غذا نیز خیلی
اندک است، بی درنگ به ذهنش خطور کرد که آیت الله حاج شیخ فتحعلی کاظمینی را از
جریان با خبر سازد.
وقتی خبر به آقا رسیده بود فرموده بود: دست به کار نشوند تا من بیایم. تا اینکه
ایشان تشریف می آورد و می فرماید: یک پارچه سفید آب ندیده برایم بیاورید. و ظرف
برنج را وارسی کرد و سرپوش را برداشته و آن پارچه را به جای سرپوش می گذارد و می
فرماید: حال ظرفها را به من بدهید، من غذا می ریزم و شما تقسیم کنید، و مکرر می
فرموده است:
« ها علیّ (ع) خیر البشر، و من أبی فقد کفر: هشدار، که علی علیه السلام بهترین
انسانهاست، و هر کس [ولایت او] را نپذیرد[ به خدا ] کفر ورزیده است.
بحار الانوار، ج26، ص306، روایت 66 و 68 »
تا اینکه به شرافت مقام شامخ علی علیه السلام تمام میهمانان را از آن دیگ غذا داده
بود و هنوز طعام دیگ به آخر نرسیده بود ».
یکی دیگر از شاگردان آقا (آقای تهرانی) این قضیه را نقل میکرد:
« آن گونه که به یاد دارم حضرت استاد این قضیه را مکرر به این صورت نقل می فرمودند
که مرحوم حاج میرزا حسین نوری(ره)، صاحب کتاب «مستدرک الوسائل» در سامراء به شخصی
فرموده بودند که برای شب پنجشنبه و جمعه صد نفر را دعوت کن، ولی شخص قاصد صد نفر
را برای شب پنجشنبه دعوت کرده بود ( در حالی که منظور حاجی نوری(ره) این بود که
پنجاه نفر برای شب پنجشنبه، و پنجاه نفر برای شب جمعه دعوت کند، و برای شب پنجشنبه
غذای پنجاه نفر را تدارک دیده بود. )
وقتی حاجی از جریان باخبر می شود می فرماید: سریعاً آخوند ملا فتحعلی سلطان آبادی
(ره) را که در سامراء اقامت داشته است، خبر کنید. مرحوم آخوند به محض اطلاع از
قضیه می فرماید: غذا را نکشید تا من بیایم. وقتی تشریف می آورند می فرماید: یک
پارچه آب ندیده بیاورید، پارچه را می آورند و ایشان آن را روی ظرف غذا قرار می دهد
و سه بار دست خود را روی پارچه می کشند و در هر بار می فرمایند: « ها علی(ع) خیر
البشر، من أبی فقد کفر. » و بعد می فرمایند: حالا غذا را بکشید، غذا را می کشند و
تمام مهیمانها را غذا می دهند. »
8. ارزش کار خالصانه
باز آقای قدس می گوید:
« روزی آقا در رابطه با پاداش عمل صالح اگر چه اندک باشد، فرمود:
یکی از علمای نجف روزی در مسیر راهش به فقیری یک درهم صدقه داد ( البته بیشتر ازآن
نداشت ) شب در خواب دید او را به باغی مجلل و دارای قصری بسیار عالی و زیبا دعوت
کرده اند که نظیر آن را کسی ندیده بود. پرسید این باغ و قصر از آن کیست؟ گفتند:
ازآن شماست تعجب کرد که من در برابر این همه تشریفات، عملی انجام نداده ام. به او
گفتند: تعجب کردی؟ گفت:آری. گفتند: تعجب نکن. این پاداش آن یک درهم شماست. که
خالصانه و با حسن عمل انجام گرفته است. »
9. ثبات قدم در دیانت
هم او می گوید:
« روزی آقا در ارتباط با ثبات قدم در دیانت و استمرار پرهیزکاری و تقوا فرمودند:
یکی از علمای بزرگ و اهل معنی شخصی را در صحن مبارک حضرت امیر علیه السلام دید که
از نهایت تواضع و ادب و ذلت در برابر مقام شامخ ولایت مولی الموحدین ایستاده و
چنان سر به زیر و افتاده و خاضع بود که گویی با سر راه می رود. آن عالم عابد ربانی
پیش آن مرد شریف و بزرگوار که عمرش از هفتاد به بالا بود رفت و از وضع حال و کیفیت
زندگی او جویا شد. آن مرد شریف فرمود: از زمانی که پا به تکلیف گذاشتم تاکنون از
روی عمد و دانسته گناه نکرده ام. البته آن طور مواظبت و دقت و مراقبت این گونه
نتیجه را دارد. »
10. توجه امام زمان (عج) به شیعیان واقعی
و نیز می گوید:
« روزی آقا فرمودند: دکتری متدین اهل ولایت و شیعه مدتی در صدد پیدا کردن یاران
حضرت حجت علیه السلام می گشت حتی می خواست اسامی آنها را بداند. روزی در مطب خود
که در خانه اش قرار داشت تنها نشسته بود، شخصی وارد شد و سلام کرد و نشست و فرمود:
حضرت آقا، یاران حضرت حجت علیه السلام عبارتند از... و شروع کرد به شمردن نامهای
آنان و تند تند همه را نام برد و نام یکی نیز « بهرام » بود. به هر حال در طول چند
دقیقه همه سیصد و سیزده نفر را شمرد و گفت: اینها یاران مهدی (عج) می باشند و بلند
شد و خداحافظی کرد و رفت.
دکتر می گوید: او که رفت من تازه به خودم آمدم که این چه کسی بود؟ و آیا من خواب
بودم یا بیدار؟ از همسرم که در اتاق مجاور بود پرسیدم: آیا کسی با من کاری داشت و
پیش من کسی آمد؟ گفت: آقایی آمد و تند تند حرف می زد. دکتر می گوید: تازه فهمیدم
که من خواب نبودم و او از افراد معمولی نبود. »
11. توجه تام به حضرت حقّ
باز می گوید:
« روزی آقا فرمود: در نجف رسم بود که طلاب در ایام زیارتی، دسته دسته و بسیاری از
اوقات با پای پیاده برای زیارت عتبات عالیات می رفتند و شب را در بین راه به جهت
خواندن نماز شب توقف و هر یک در گوشه ای مشغول نماز شب می شدند.
در یکی از سفرها آقای روحانی پیر مردی که همراه آنها بود بیشتر فاصله گرفت و مشغول
نماز شب شد، ناگهان آقایان غرش و نعره شیری را از نزدیک شنیدند و در صدد بر آمدند
که چه بکنند. دیدند شیر به سوی آن پیرمرد می رود، گفتند: « إنا لله و إنا إلیه
راجعون » هیچ کاری نمی توانستند انجام بدهند، شیر رفت و رفت و رفت تا چند قدمی آن
آقا ایستاد، آقا هم ظاهراً در رکعت وتر بود، شیر چند دقیقه کنار آقا ایستاد و آقا
را نگاه می کرد، آقا هم مانند مجسمه ایستاده بود و هیچ تکان نمی خورد، بعد از
دقایقی شیر حرکت کرد و رفت.
چون قدری دور شد آقایان دوان دوان به خدمت آقا رفتند و بعد از تمام شدن نماز وتر
به او گفتند: آقا! از شیر نترسیدی؟ شگفت اینکه پا به فرار نگذاشتی، أحسنت! عجب دل
قوی و با جرئتی داری؟ آقا فرمود: بله من ترسیدم، خیلی هم ترسیدم اما دیدم با فرار
کردن از چنگال او نجات نمی یابم، لذا به خود گفتم که پس چه بهتر حال که باید طعمه
شیر شوم، در حال مناجات و راز و نیاز با قاضی الحاجات باشم. و با این حال خوب از
دنیا بروم. »
حجة الاسلام و المسلمین آقای تهرانی یکی از شاگردان آقا جریان فوق را به صورت ذیل
از آیت الله بهجت نقل میکند:
« حضرت استاد این قضیه را مکرر به این صورت نقل می فرمودند که در نجف معروف شده
بود که فلان آقا از شیر نمی ترسد و در بیابان شیر را دیده نترسیده است.
از خود آقا در این باره سؤال می کنند می فرماید: نه، من نیز خیلی از شیر می ترسم،
ولی وقتی در بیابان مشغول نماز بودم ناگهان شیری از بالای کوه به سوی من سرازیر
شد، با خود گفتم: بهتر است اینک که قدرت بر رهایی از شیر را ندارم فکر فرار را
کنار گذارم و همچنان به نماز مشغول شوم، و چه بهتر که مرا در حال نماز بدرد، لذا
از نماز دست بر نداشتم و هیچ عکس العملی از خود نشان ندادم، تا اینکه شیر نزدیک من
آمد و دید من کاری نمی کنم، دورادور من گشت و رفت. »
12. توجه حضرت زهرا علیها السلام به فرزندان خود
همچنین آقای قدس می گوید:
« روزی آقا فرمودند یکی از ثروتمندان رشت که در نجف اشرف ساکن بود دختر خود را به
ازدواج یک روحانی سید که خیلی فقیر بود در آورد، از آنجایی که خانم در خانواده
ثروتمند بزرگ شده بود به هیچ وجه حوصله غذا درست کردن برای آقا را نداشت. شبی حضرت
فاطمه زهرا علیها السلام را در خواب دید، حضرت به او فرمود: دخترم، چرا با پسرم
خوشرفتاری نداری و برای او غذا درست نمی کنی؟ وی در خواب جواب داد که من حال غذا
درست کردن برای این آقا را ندارم. حضرت اصرار کردند و او همان جمله را تکرار کرد.
تا اینکه حضرت زهرا علیها السلام فرمودند: شما فقط مواد لازم خورشت را آماده بکن و
داخل قابلمه بریز و روی چراغ بگذار، لازم نیست که دستکاری کنی.
در این هنگام از خواب بیدار شد و تعجب کرد، بعد به عنوان امتحان همان کار را انجام
داد، وقت ظهر یا شام وقتی سرپوش را از قابلمه برداشت دید غذا آماده است و عطر
خورشت خانه را معطر کرد. وی همواره به این صورت غذا می پخت و حتی روزی مهمان
داشتند مهمان گفت من در طول عمرم اینطور غذا نخورده ام.
تعجب اینکه آن خانم با اینکه این کرامت را بارها می دید، باز حوصله درست کردن غذا
را نداشت. »
13. حیات اولیای خدا
هم او می گوید:
« روزی آقا فرمود: جنازه یکی از مردان پاک را ( به نظرم فرمودند: گیلانی بود.) به
نجف می بردند، یک نفر قرآن خوان هم اجاره کرده بودند که تا مقصد همراه جنازه برود
و قرآن بخواند، شبی از شبها همه از خستگی به خواب می روند و قاری مشغول خواندن
سوره مبارکه «یس» می شود و هنگام قرائت آیه کریمه ( ألم أعهد إلیکم یا بن آدم )
لفظ «اعهد» را آنطور که باید ادا نمی کند و چند بار آن را تکرار می کند، ناگهان از
داخل تابوت می شنود که آن مرد خدا دو یا سه بار با بیانی شیرین و با تجوید درست و
قرائت این کلمه را ادا می کند. رعشه بر بدن مرد قاری می افتد که آدم مرده آن هم
چند روز از فوتش گذشته چگونه شنید که من در اداء آیه کریمه مانده ام و با بهترین
طریق قرائت و تجوید آن را به من یاد می دهد. روحش شاد! »
حجة السلام والمسلمین آقای تهرانی یکی از شاگردان آقا جریان فوق را به صورت ذیل
نگاشته است:
« آن گونه که یاد دارم حضرت استاد این قضیه را مکرر به این صورت نقل می کردند، که
جنازه یکی از بزرگان را به نجف می بردند، یکی از همراهان می گوید: در بین راه به
منزل رسیدیم، و جنازه را در کاروانسرای کثیفی گذاشتند، من دیدم که آنجا مناسب
جنازه آن آقا نیست و شاید بی احترامی به او محسوب شود، لذا جنازه را از آنجا به
جای دیگر انتقال دادم، و بالای سر جنازه نشستم و مشغول شدم به قرائت قرآن و سوره
«یس» به آیه « ألم أعهد» که رسیدم، چون عرب نیستم و بین «همزه» و «عین» خوب تمیز
نمی دهم آن کلمه را تند خواندم، ناگهان شنیدم که جنازه دوبار با صدای بلند آن کلمه
را با عربیت و تمییز بین «همزه» و «عین» ادا نمود.
و نیز آقای قدس می گوید:
« روزی آقا فرمودند:« در زمان قاجار آقایی در یکی از مدارس علمیه تهران حجره داشت
و معروف بود به کرامت داشتن، ولی مقید بود چیزی از او ظهور و بروز نکند، در میان
طلاب زمزمه می افتد که آقا موت ارادی دارد( یعنی هر وقت بخواهد، می تواند اختیاراً
قالب تهی کند، ) روزی عده ای جمع شدند و خدمت آقا رسیدند و گفتند: آقا، ما امروز
آمده ایم تا از شما کرامتی ببینیم و هر چه عذر آورد قبول نکردند، ناچار راضی شد (
خوب یادم نیست که تعهد گرفت که تا زنده ام به کسی اظهار نکنید، یا نگرفت ) و
فرمود: من می خوابم، شما مرا صدا نزنید و کاری به من نداشته باشید.
رو به قبله خوابید و شهادتین را گفت و آنها دیدند که آقا مُرد. وی را این رو آن رو
کردند و دیدند که واقعاً مرده است، برای اطمینان چند جای زیر پای آقا را با کبریت
سوزاندند و دیدند که واقعاً جان داده است.
پس از مدتی آقا نفسی کشید و نشست. همین که نشست فرمود: به شما نگفتم با من کاری
نداشته باشید، چرا مرا از راه رفتن باز می داشتید؟ »
14. تهذیب نفس، شرط درک خدمت امام زمان (عج)
حجة السلام قدس می گوید:
« روزی آقا فرمودند: در تهران استاد روحانیی بود که لُمعَتین را تدریس می کرد،
مطلع شد که گاهی از یکی از طلاب و شاگردانش که از لحاظ درس خیلی عالی نبود،
کارهایی نسبتاً خارق العاده دیده و شنیده می شود.
روزی چاقوی استاد ( در زمان گذشته وسیله نوشتن قلم نی بود، و نویسندگان چاقوی کوچک
ظریفی برای درست کردن قلم به همراه داشتند ) که خیلی به آن علاقه داشت، گم می شود
و وی هر چه می گردد آن را پیدا نمی کند و به تصور آنکه بچه هایش برداشته و از بین
برده اند نسبت به بچه ها و خانواده عصبانی می شود، مدتی بدین منوال می گذرد و چاقو
پیدا نمی شود. و عصبانیت آقا نیز تمام نمی شود.
روزی آن شاگرد بعد از درس ابتداءً به استاد می گوید:
« آقا، چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشته اید و فراموش کرده اید، بچه ها
چه گناهی دارند. » آقا یادش می آید و تعجب می کند که آن طلبه چگونه از آن اطلاع
داشته است.
از اینجا دیگر یقین می کند که او با (اولیای خدا) سر و کار دارد، روزی به او می
گوید: بعد از درس با شما کاری دارم. چون خلوت می شود می گوید: آقای عزیز، مسلم است
که شما با جایی ارتباط دارید، به من بگویید خدمت آقا امام زمان(عج) مشرف می شوید؟
استاد اصرار می کند و شاگرد ناچار می شود جریان تشرف خود خدمت آقا را به او بگوید.
استاد می گوید: عزیزم، این بار وقتی مشرف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید:
اگر صلاح می دانند چند دقیقه ای اجازه تشرف به حقیر بدهند.
مدتی می گذرد و آقای طلبه چیزی نمی گوید و آقای استاد هم از ترس اینکه نکند جواب،
منفی باشد جرأت نمی کند از او سؤال کند ولی به جهت طولانی شدن مدت، صبر آقا تمام
میشود و روزی به وی می گوید: آقای عزیز، از عرض پیام من خبری نشد؟ می بیند که وی (
به اصطلاح ) این پا و آن پا می کند. آقا می گوید: عزیزم، خجالت نکش آنچه فرموده
اند به حقیر بگویید چون شما قاصد پیام بودی ( و ما علی الرسول إلا البلاغ المبین )
آن طلبه با نهایت ناراحتی می گوید آقا فرمود: لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقت
ملاقات بدهیم، شما تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما می آیم. »
15. نتیجه توسل به امام رضا (ع)
باز آقای قدس می گوید:
« روزی آقا فرمودند: یکی از علمای نجف اشرف به جهت بیماری به تهران می آید و بعد
از مراجعه به پزشک و تشکیل کمیسیون پزشکی بنابر آن می شود که آقا از ناحیه مغز عمل
جراحی شود، آقا خیلی وحشت زده شده و سخت ناراحت می شود و اجازه می گیرد به مشهد
مقدس مسافرت نماید.
پس از تشرف و توسل شبی در خواب می بیند آقای بزرگواری نزد ایشان می آید و می
فرماید: چرا اینقدر ناراحت هستید صلاح دیده شد که عمل نشوید و با دارو معالجه
شوید. از خواب بیدار می شود و می گوید: نتیجه گرفتم، به تهران برویم. به تهران می
آیند، پس از مراجعه مجدد به پزشک، رئیس کمیسیون طبی آقا به او می گوید: ناراحت
نباشید صلاح دیده شد که عمل جراحی انجام نشود، با دارو معالجه می کنیم.
با تطبیق این گفتار در خواب و بیداری بر یقین او می افزاید و با توسل به ثامن
الحجج علیهم السلام معالجه نموده و شفا می یابد. »
16. زیارت واقعی
همچنین وی می گوید:
« روزی آقا فرمودند: در منطقه جاسب قم گروهی از کشاورزان در زمان گذشته با شتر و
قاطر به زیارت حضرت ثامن الحجج علیهم السلام مشرف می شوند و هنگام مراجعت و وارد
شدن در محدوده جاسب پیرمردی از اهل محل را می بیند که در گرمای روز کوله باری از
علف به دوش کشیده و با مشقت بسیار به خانه می رود، مسافرین مشهد مقدس که او را می
بینند زبان به شماتت و سرزنش می گشایند که: پیرمرد، زحمت دنیا را ول کن نیستی، آخر
بیا تو هم لااقل یک بار به مشهد مقدس سفر کن. و این سخن را تکرار و او را بسیار
توبیخ می کنند.
پیرمرد خسته و پاک دل زبان می گشاید و می گوید: شما که به زیارت آقا رفتید و به
آقا سلام دادید، جواب گرفتید یا نه؟ می گویند: پیرمرد، این چه حرفی است که می زنی
مگر آقا زنده است سلام ما را جواب بدهد؟!
پیرمرد می گوید: عزیزان، امام که زنده و مرده ندارد، ما را می بیند و سخنان ما را
می شنود، زیارت که یک طرفه نمی شود.
آنان می گویند: آیا تو این عُرضه را داری؟ وی می گوید: آری، و از همان جا رو به
سمت مشهد مقدس می کند و می گوید:« ألسلام علیک یا امام هشتم » و همه با کمال صراحت
می شنوند که به آن پیرمرد به نام خطاب می شود که: علیکم السلام آقای فلانی »
و بدین ترتیب زائرین همگی خجالت کشیده و پشیمان می شوند که چرا سبب دلشکستگی این
مرد نورانی شدند. »
17. قناعت شیخ انصاری( قدس سره )
و نیز می گوید:
« روزی آقا در رابطه با قناعت شیخ انصاری ( اعلی الله مقامه ) فرمود: ما در ماجده
و والده مکرمه شیخ و نوه دختری اش با ایشان زندگی می کردند، روزی شیخ بچه دخترش را
تعقیب می کند. که با عصا تأدیب کند، بچه خود را به دامن مادر بزرگ می اندازد، مادر
شیخ می پرسد: بچه چه کار کرده؟ شیخ می فرماید: نان تازه به او داده ایم و گریه و
لجاجت می کند که خورش لازم دارد، مگر نان تازه هم خورش می خواهد؟ »
18. مشاهده انوار آیات قرآن
آیت الله تهرانی می نویسد:
« حضرت آیت الله العظمی بهجت فرمودند: در زمان جوانی ما، مرد نابینایی بود که قرآن
را باز می کرد و هر آیه ای را که می خواستند نشان می داد و انگشت خود را کنار آیه
مورد نظر قرار می داد، من نیز در زمان جوانی روزی خواستم با او شوخی کرده و سر به
سر او گذارده باشم گفتم: فلان آیه کجاست؟ قرآن را باز کرد و انگشت خود را روی آیه
گذاشت. من گفتم: نه اینطور نیست، اینجا آیه دیگری است. به من گفت: مگر کوری نمیبینی؟!
»
19. اهمیت تربیت طلاب
آیت الله سید موسی شبیری زنجانی می گوید:
« آقای بهجت نقل می کردند: زمانی که آقا شیخ محمود حلی به نجف آمدند ما برای دیدن
ایشان خدمتشان رسیدیم و ایشان نیز برای بازدید به خانه ما آمدند، وقتی آیت الله
خوئی شنیدند که آقا شیخ محمود به منزل ما می آیند برای دیدار ایشان تشریف آوردند
تا به اصطلاح دید دیگری ( از نظر معنوی ) به ایشان کنند. آقا شیخ محمود یک ساعت
تأخیر کردند و آقای خوئی منتظر نشستند تا اینکه تشریف آوردند. آقای خوئی فرمودند:
من دلم می خواست مقداری از آقا حسنعلی نخودکی اصفهانی تعریف کنید، تا وقتی ما می
خواهیم برای اثبات عالم ماوراء دلیل بیاوریم، تنها از آیات و روایات استفاده نکنیم
بلکه از حالات یک شخص هم در این مورد استفاده کنیم.
آقا شیخ محمود فرمودند: آقا شیخ حسنعلی مختصرات داشت ( یعنی مختصری از مطالب و
عوالم را داشتند )، و اگر شما به همین کارتان ( تربیت طلاب ) توجه کنید بیشتر می
توانید به اسلام خدمت کنید، تازه آقا شیخ حسنعلی مرید یکی از شماها بود. که آقای
بهجت می فرمودند: منظورشان آقای بروجردی بود. »
20. اندیشه ای که بهتر از عبادت یک سال است
آقای قدس می گوید:
« روزی آقا می فرمود: یکی از علمای بزرگ نجف اشرف هنگام سحر و وقت نماز شب پسر
نوجوانش را که در اطاق آقا خوابیده بود صدا زد و گفت: برخیز و چند رکعت نماز شب
بخوان. پسر پاسخ داد: چشم.
آقا مشغول نماز شد و چند رکعت نماز خواند. ولی آقا زاده بر نخاست. مجدداً آقا او
را صدا زد که: پسرم، پا شو چند رکعت نماز بخوان. باز پسر گفت: چشم.
آقا مشغول نماز شد ولی دید فرزندش از رختخواب بر نمی خیزد، برای بار سوم او را صدا
زد. پسر گفت: حاج آقا، من دارم فکر می کنم، همان فکری که درباره آن در روایت آمده
است که: امام صادق علیه السلام می فرماید:
« تفکر ساعة خیر من عباده سنه: یک ساعت تفکر بهتر از یک سال عبادت است. »
آیت الله العظمی بهجت فرمودند: آقا پرخاش کرد و فرمود: ... و خود آیت الله بهجت
کلمه را بر زبان جاری نکرد، ولی ما همه فهمیدیم که آن بزرگ مرد فرموده بود: پدر
سوخته، آن فکری از عبادت یک یا شصت سال بهتر است که انسان را به خواندن نماز شب
وادارد، نه اینکه انسان وقت نماز شب دراز بکشد و فکر بکند و به این بهانه از
خواندن آن شانه خالی کند. »
21. توفیق مصونیت از گناه پیش از بلوغ
نیز می گوید:
« روزی آیت الله بهجت در رابطه با اینکه نیکان و بزرگان حتی پیش از بلوغشان هم
مرتکب کارهای ناشایست نمی شدند، فرمود: یکی از اعاظم نجف می فرمود: من در دوران
بچگی هرگاه می خواستم کاری را که برای افراد مکلف حرام است، انجام بدهم بی درنگ
مانعی پیش می آمد و مرا از انجام دادن آن کار جلوگیری می کرد. من در زمان کوچکی
خودم کاملاً مصون و محفوظ بودم، به طور قهری نه اختیاری.»
22. تأثیر نماز وحشت در گشایش کار اموات
همچنین می گوید:
« روزی آیت الله بهجت پیرامون تأثیر عمل نیک و قبول شدن عمل خالص فرمودند: مرحوم
آیت الله حاج شیخ فتحعلی کاظمینی ( از آیات عظام و جامع فقه و اصول و عرفان) که در
حرم کاظمین علیهماالسلام تدریس می کرد، خیلی از اوقات در اثنای درس ایشان میت می
آوردند و دفن می کردند و رسم آقا هم این بود شبها نماز وحشت برای آنان می خواند یکی
از بزرگان کاظمین شبی یکی از بستگان خود را در خواب می بیند و از حال او می پرسد
وی می گوید: وضعم خراب بود، نماز آقا به دادم رسید و موجب گشایش کار من شد. »
23. نقش مقتضیات در نحوه زندگی بزرگان
هم او می گوید:
« روزی آقا فرمود: چند نفر از بازاریان تهران به نجف مشرف شدند و جهت پرداخت خمس
اموال خود خدمت شیخ انصاری(قدس سره) رسیدند، وقتی وضع ساده خانه و بی آلایش شیخ را
دیدند، آهسته به یکدیگر می گفتند: این است معنی پیشوا و مقتدا. یعنی علی گونه
زیستن، نه مانند ملا علی کنی با خانه بیرونی و اندرونی و با تشکیلات و تشریفات آن
چنانی. »
شیخ در حال نوشتن بود، و کاملاً به سخنان آنان توجه داشت، نخست کلمه خیلی زننده ای
به آنها گفت، سپس فرمود: چه می گویید؟ من با چند نفر طلبه سروکار دارم و نیازی به
تشریفات بیش از این ندارم، اما آخوند ملا علی کنی با امثال ناصرالدین شاه سر و کار
دارد. اگر آن گونه نباشد ناصرالدین شاه به خانه اش نمی رود، آخوند ملا علی این
کارها را برای حمایت از دین انجام می دهد. »
روزه به معنای پرهیز از خوردن و یا آشامیدن از آداب مذهبی است که برای معتقدین به عنوان وسیلهای برای تقرب به خداوند، آمادگی برای مراسم مذهبی، پالایش بدن در راستای درک امور معنوی، کفّاره تخطی از مقررات مذهبی، و عزاداری برای انسانهای درگذشته کاربرد دارد. زیر بنای همه این کاربردهای روزه، تمایل انسان به پدید آوردن شرایط فیزیکی-روانی (اغلب از نوع زاهدانه) است که وسیلهای برای ارتباط میان بنده با خدای خود ایجاد میکنند و در نتیجه جایگاه نیازهای معنوی را اعتلا بخشیده و خواستههای مادی را کوتاه مینمایند. افزایش اراده و کف نفس و نیز ایجاد حسّ شفقت نسبت به نیازمندان از ارزشهای روزه به شمار میآیندروزه بخشی از کردارهای دینی در برخی ادیان، مذاهب و مکاتب مانند اسلام، مسیحیت، یهودیت، بودیسم و بهائیت و جز آنها است.
تاریخچه
در مذاهب مردمان و تمدنهای باستان، روزه وسیلهای برای آماده کردن اشخاص، به خصوص متولیان مذهبی، برای نزدیک شدن به خدای خود بود. در دوران هلنی، تصور بر این بود که خدایان آموزههای خود را در رویا و شهود تنها پس از روزه گرفتن آشکار میسازند. در میان مردمان کلمبیایی پرو، روزه گرفتن اغلب یکی از ملزومات کفّاره گناهان پس از اعتراف به گناه در مقابل متوالی مذهبی بود. در بسیاری از فرهنگ ها، روزه به عنوان وسیله برای فرونشاندن خشم خدایان یا احیای الهه ای بود که تصور میشد مرده است (مثلاً الهه کشاورزی).
در جوامعی که هنوز خواندن و نوشتن نمیدانستند، روزه داری اغلب پیش و یا در هنگام مناسک گذار انجام میشد(به عنوان مثال سرخپوستان). در میان اونک های سیبری، کاهنان مذهبی شهود خود را اغلب پس از بیماری کسب میکنند؛ ولی پس از شهود اولیه، آنها برای شهود های بعدی و کف نفس روزه میگیرند. پوئبلوهای جنوب غرب آمریکا نیز پیش از مناسک مربوط به تغییر فصول روزه میگیرند.
روزه برای مقاصد خاص و در برخی اوقات مقدس شاخص مذاهب عمده دنیاست. در مذهب جین به عنوان مثال، روزه گرفتن بر طبق یک اصول خاص و انجام مدیتیشنهای مشخص منتهی به ترنس میشود که این توانائی را به شخص میدهد که خودش را از دنیای مادّی جدا کند و به مرحله تنزیه برسد. راهبان بودایی سبک تراوادا در برخی روزهای مقدس در ماه روزه میگیرند. در چین پیش از سال ۱۹۴۹، مرسوم بود که در بازه خاصّی پیش از قربانی در شب انقلاب زمستانی روزه بگیرند؛ باور چنین بود که یانگ آسمانی (انرژی مثبت) دوره اش را در این زمان آغاز میکرد. در مذهب هندو، مرتاضان به خاطر روزه داریهای زیادشان مورد ستایش قرار میگیرند.
در میان مذاهب غربی، فقط آئین زردشتی است که روزه را به خاطر این باور که زهد کمکی به مقاومت در برابر اهریمن نمیکند ممنوع کرده است. دیگر مذاهب غربی، همچون یهودیت، مسیحیت و اسلام بر روزه گرفتن در برخی مواقع سال تأکید دارند.
علاوه بر نقش مذهبی، روزه ممکن است برای بیان اظهار عقاید اجتماعی و سیاسی نیز به کار رود؛ مخصوصاً به عنوان سمبل اعتراض و تنهایی. مثال کلاسیک این رهیافت، توسط ماهاتما گاندی بنا نهاده شد که در اوایل قرن بیستم، در زندان به منظور جبران زیاده روی پیروانش که آموزههای غیر خشونت آمیز او را در مواجهه دولت انگلیس زیر پا گذاشتند روزه گرفت. روزه بارها به عنوان اعتراض در برابر جنگ، و آنچه که منکرات اجتماعی و بی عدالتی خوانده میشود به کار گرفته شده است. نمونه این مساله دیک گرگری کمدین سیاهپوست است که در دهه شصت میلادی است که در اعتراض به نقض حقوق مدنی سرخپوستان بومی آمریکا و در نیز در اعتراض به حضور نظامی آمریکا در جنوب شرق آسیا روزه گرفت. در سال ۱۹۸۱، ۱۰ ایرلندی وطن پرست (ر. ک. بابی ساندز)، در زندانی در بلفاست در جریان یک اعتصاب غذا جان خود را از دست دادند. هدف این گروه به رسمیت شناساندن خودشان و افراد وابسته به آنها به عنوان زندانی سیاسی بود
سودها و ضررهای روزه
گلوکز منبع اصلی تامین انرژی بدن است و برای سلامت مغز حیاتی است. هنگامی که بدن بیش از ۴ تا ۸ ساعت از دریافت گلوکز منع شود بدن به جای گلوکز از کبد ماده گلیکوژن که حالت ذخیرهای گلوکز است را استفاده میکند. در این وضعیت بدن بخشی از پروتین خود را نیز برای جبران کمبود سوخت مصرف میکند. این حالت تا حداکثر ۱۲ ساعت میتواند ادامه داشته باشد. پس از آن بدن از گلیکوژن موجود در عضلات استفاده میکند و تا چند روز از این منبع به دوام خود ادامه میدهد. اگر همچنان گلوکزی به بدن نرسد بدن در این هنگام به سوزاندن چربیهای بدن روی میآورد. بدن چربیها را به کتن تبدیل میکند و کتن به عنوان سوخت مغز تا رسیدن گلوکز استفاده میشود.
عوارض مثبت
طبق پژوهش گروهی از متخصصان قلب در بیمارستان آمریکایی دوبی روزه ماه رمضان تاثیر مثبت بر شاخص لیپید میگذارد و خطر ابتلا به بیماریهای قلبی را کاهش میدهد. به گفته این گروه، LDL (چربی بد) به اندازه بالایی کاهش یافته و HDL (چربی خوب) افزایش مییابد. علاوه بر این طبق این پژوهش، روزه ماه رمضان کلسترول خون را کاهش میدهد. پژوهش نشان میدهد محدودکردن کالری بصورت روز در میان مزایایی برای سلامتی دارد. مزایایی شامل کاهش ریسک سرطان، بیماریهای قلبی، دیابت، مقاومت انسولین، اختلالهای سیستم ایمنی، و به طور کلی کند کردن روند پیری، و یک ارتباط احتمالی با افزایش مدت زندگی در کنار مزایای بهداشتی، پژوهش توسط ولتر لانگو، پرده از ارتباطی احتمالی بین روزه گرفتن و بهبود بازده شیمیدرمانی برداشتهاست. بنا بر گفتهٔ دکتر مارک پی. متسن، رییس آزمایشگاه علوم عصبی در انستیتو ملی پیری آمریکا، روزه گرفتن به تناوب و روز در میان ، همچون محدودکردن کالری اثرات مثبتی در موشها دارد، و بررسی کوچکی که در دانشگاه ایلینوی در شیکاگو بر انسانها انجام شده همان اثرات را نشان میدهدبنا بر آکادمی ملی علوم آمریکا، دیگر مزایای بهداشتی عبارت اند از مقاومت در برابر استرس، افزایش حساسیت به انسولین، کاهش ناخوشی و افزایش طول عمر. البته پژوهشهای بلندمدت در انسانها انجام نشدهاست. اثرات جنبی آن این بود که شرکت کنندگان طی دوره سه هفتهای احساس بدخویی میکردند. بنا بر مطالعهای توسط دکتر اریک راووسین، «روزی گرفتن متناوب ممکن است آلترناتیوی برای محدودیت رژیمی بلندمدت برای افزایش طول عمر باشد»
انجام روزهٔ ارتدوکس یونانی باعث بهبود وضعیت لیپید خون میشود، کلسترول کلی و LDL را کاهش داده و نسبت LDL به HDL را کم میکند. یک کاهش قابل توجه آماری در کلسترول HDL هم مشاهده شدهاست. این نتایج اثر مثبت احتمالی را بر سطوح چاقی افرادی که چنین دورههای روزهای را انجام میدهند به ذهن متبادر میکند.
مجله بوستون گلوب، کم خطرترین نوع روزه را روزهٔ ۱۲ ساعتهمیداند و معتقد است پس از آن هم باید مواد کربوهیدراتدار مصرف شود. روزه آب -که در آن فرد فقط مجاز به نوشیدن، آب، یا آب میوه است- سبب افزایش سرعت عمل ذهن، افزایش ظرفیت یادگیری میشود. پس از یک تا سه روز روزهگرفتن، فرد منطقیتر فکر میکند و سریعتر تصمیمگیری میکند. روزه آب سبب افزایش آگاهی روحی و آرامش جسم، ذهن و احساسات میشود. بسیاری پس از گرفتن روزه آب، دردهای گذشته را فراموش میکنند و دید مثبتتری به آینده پیدا میکنند
دفع سموم بدن (به گفتهٔ پائول براگ)، پاکسازی رگها و جلوگیری از بیماریهای قلبی و کاهش خطر ابتلا به دیابت، آلزایمر از دیگر فواید روزهاست.
طبق تحقیقات محققان انستیتوی قلب مرکز پزشکی اینترمونتین، روزه (به معنی محدودکردن کالری و محدود نکردن آب) سبب کاهش ابتلا به بیماری شریانهای کرونری و دیابت میشود، و در تولید هورمون رشد نیز تأثیر دارد. این هورمون از عضلات حفاظت و تعادل متابولیسمی را حفظ میکند، پاسخی که با روزه تحریک و تسریع میشود. پروفسور بنجامین هورن مدیر این گروه تحقیقاتی معتقد است روزهگرفتن میتواند روزی به عنوان راه حلی برای پیشگیری از بیماری شریانهای کرونری و دیابت تجویز شود
عوارض منفی
نیاشامیدن آب به مدت طولانی باعث خشکی دهان، تشنگی مفرط، سردرد، خستگی، سرگیجه، کاهش ادرار و غلیظتر شدن آن، ضعف ماهیچه، کاهش انعطاف پذیری پوست، گودی چشم، کاهش عرق، افزایش ضربان قلب، کاهش فشار خون، هذیان گویی، کاهش سطح هوشیاری، یبوست و سنگ کلیه می شود. کم نوشیدن آب، کاهش مصرف سبزیجات، کاهش حرکات دودی روده و تغییر در برنامه غذایی روزهدار سبب بروز یبوست میشود
از عوارض روزه اسلامی ضعف و افت فشار خون است و علائم آن افزایش تعریق، ضعف، خستگی، کم شدن انرژی، سرگیجه بهویژه هنگام برخاستن، ظاهر رنگ پریده و احساس افتادن است که این علائم بیشتر هنگام بعد از ظهر اتفاق میافتد
روزه در برخی از بیمارانی که دوز بیش از حدی از استامینوفن را مصرف میکنند میتواند موجب مسمومیتهای استامینوفنی شود
سردرد (محتملا ناشی از کم شدن مایعات و کافئین بدن)، کم شدن آب بدن، و کم خوابی (ناشی از اختصاص ساعات طولانی به عبادت) برخی از عوارض منفی روزه در ماه رمضان هستند که البته تاثیراتی گذرا میباشند. بر اساس یک بررسی جامع، تحقیقات محققان نشان میدهد روزه باعث تغییرات قابل توجهی در سوخت و ساز بدن میشود، اما آنها تعداد کمی از مشکلات سلامتی ناشی از روزه را یافتهاند. این مطالعات حاکی از افزایش تحریک پذیری و بروز سردرد با بیخوابی و رخوت در موارد عدیدهای است. همچنین اختلال در تعادل مایعات در بدن از عوارض روزهاست اما به گفتهٔ آنان، این اختلال هیچگونه اثرات زیانبخش ثابت شدهای بر بدن ندارد.
به گفته برخی پژوهشگران، گرچه روزه در ماه رمضان برای افرادی که از سلامتی جسمانی برخوردارند بی خطر است ولی کسانی به بیماریهای گوناگون دچار هستند باید با پزشک خود مشورت کنند و از توصیههای علمی در این زمینه پیروی نمایند با این حال، بسیاری از کسانی که از روزه گرفتن معذور هستند، به دلیل رسوم محلی یا علل مختلف شخصی تصمیم به روزه گرفتن میگیرند.
روزه در ماه رمضان برای بیماران مبتلا به زخم معده در حالت کلی ممکن است خطرناک باشدروزه موجب دفع بیشتر نسبت به حالت طبیعی هماتوکریت، کراتینین، سروم آلبومین، سروم اوره میشود، همچنین توانایی شناختی در طول زمان روزه کاهش یافته سردرد و بدخلقی نیز افزایش مییابد گروهی از محققان کمبود خواب که به خاطر سحری رخ میدهد را بیتاثیر نمیدانند. همچنین میزان مراجعه به اورژانس در ماه رمضان به طرز قابل ملاحظهای میان مسلمانان افزایش مییابدهمچنین پژوهشی در الجزایر اشاره میکند که در روزهای عادی سال مردم در یک وعده مقادیر زیادی گوشت که کلسترین زیادی دارد ولی سبزیجات اندکی میخورند. این وضعیت در در ماه رمضان به بشترین حد خود میرسد، مردم برای بیش از ده ساعت در طول روز نمیخورند و نمیآشامند، و در بعد از ظهر بعد اش تا آن جا که بتوانند میخورند و میآشامند، و این منجر به غلیظ شدن صفرا میشود و محتملاً میزان ابتلا به سنگ کیسه صفرا افزایش مییابد
پژوهشها نشان میدهد که میزان سروم کلسترول، تیروکسین و اسید اوره در خون به طرز قابل ملاحظهای افزایش مییابد.
بنا بر پژوهش وحید ضیایی و همکاراناش روزه اسلامی موجب میشود تا میزان HDL و گلوکوز (چربیهای خوب) به طور قابل ملاحظهای کاهش یافته و میزان LDL (چربی بد) افزایش یابداما پژوهش دیگری توسط کمال محمود صالح منسی در ماه رمضان، کاهش قابل توجهی در LDL و افزایش قابل توجهی در HDL را نشان داد
مصرف قرصهای ضدبارداری برای تاخیر در عادت ماهانه در ماه رمضان، به دلیل کاهش مقدار آب موجود در خون فرد، میتواند باعث لخته شدن خون در مغز شود. علاوه بر روزه داری، نوشیدن آب کم و یا فعالیت زیاد که دفع بیشتر آب بدن را به همراه دارد، زمینه ساز خطر لخته شدن خون در مغز است.
روزهداری در روزهای تابستان بهدلیل طولانیبودن روزها و گرمای هوا منجر به کاهش اهدای خون تا ۵۰٪ میشود.
توصیه غذایی به روزه داران
توصیه میشود کسانی که در ماه رمضان روزه میگیرند از خوردن وعده غذایی سنگین در شب پرهیز کنند و به جای آن سحری را کاملترین وعده غذایی خود قرار دهند و خوردن سحری ترک نشود. علاوه بر این برای جبران کم آبی توصیه میشود روزه داران سبزیجات و میوه جات مصرف کنند و از نوشیدن مواد ادرار آور (مانند چای) در هنگام سحر بپرهیزند. برخی منابع پیشنهاد میکنند شخص روزه دار از زمان افطار تا سحر مقدار معتنابهی آب (حدود دو لیتر) مصرف کند.
روزه آب
یه گفته Jarvis «روزه آب» -که در آن فرد فقط مجاز به نوشیدن، آب، آب مقطر، یا آب میوه است- نه تنها بدن را پاکسازی نمیکند و به بدن استراحت نمیدهد بلکه با فشار بیشتر بر روی کبد باعث افزایش تجمع ترشحات سمی همچون اوره در خون میشود. هنگامی که بدن با کمبود انرژی مواجه میشود بدن طی فرایندی به نام کاتابولیسم شروع به شکستن ماهیچهها و دیگر بافتهای پروتئنی و تبدیل آن به انرژی میکند. کاتابولیسم در واقع نوعی «خود خوری» محسوب میشود که با تولید اوره و اسیدهای آمینه (به عنوان مواد فرعی) منجر به افزایش اسیدیته خون میشود. نتیجهٔ اسیدی شدن خون ضعف، خستگی شدید، کجخلقی، افسردگی، کاهش میل جنسی و احساس کسالت است. به عقیده وی، روزه آب علاوه بر سمی کردن خون با مواد اسیدی، مانع از دفع کامل آنها از بدن نیز میشود. روزه آب باعث از دست رفتن سریع آب، پتاسیم و سدیم میشود. کاهش آب بدن منجر به کاهش حجم خون و در نتیجه کاهش فشار خون خواهد شد که به سرگیجه، احساس ضعف و یا غش منتهی میشود. کمبود شدید پتاسیم منجر به بهم خوردن ریتم ضربان قلبی میشود. این افت تپش قلب حتی ممکن است در مواردی به مرگ بینجامد. کسانی که روزه آب میگیرند ممکن است همچنین به کمخونی، ضعف ایمنی بدن، آسیبهای کلیوی یا کبدی مبتلا گردند. همچنین آسیبهای معده-رودهای یا نارساییهای گوارشی میتواند تا چند هفته یا چند ماه ادامه داشته باشد. روزه خصوصاً برای کودکان خطرناک است. پروفسور دکتر ویلیام جارویس استاد بازنشته دانشکده پزشکی لوما لیندا(امریکا) ، متخصص سلامت عمومی معتقد است که «روزه آب» -که در آن فرد فقط مجاز به نوشیدن، آب، آب مقطر، یا آب میوه است- می تواند بسلامت آسیب برساند.روزه منجر به از دست دادن سریع آب ، سدیم و پتاسیم است. این کار سبب کاهش حجم خون می شود همچنین کم خونی، کاهش ایمنی بدن، پوکی استخوان ، صدمه به کلیه ، یا آسیب کبدی از عوارض دیگر این نوع روزه است.
روزه در آیین زرتشت
در آیین زرتشت روزه گرفتن و نخوردن آب و غذا بخاطر اینکه باعث سستی بدن و عدم فعالیت مفید و کار روزانه میشود ناپسند میباشد. چون این موارد در آیین زرتشت نکوهیده شده و بی کاری و تن پروری بشدت نهی شدهاست و در وندیداد، فرگرد سوم فقره ۳۳ نوشته شده: ‹‹ … آن کس که سیر غذا میخورد، توانایی مییابد که نیایش بکند، کشاورزی کند و فرزندان به وجود آورد. جاندار از خوردن زنده میماند و از نخوردن میمیرد. ›› امابرای افراط نکردن در خوردن گوشت حیوانات روزهای دوم و دوازدهم و چهاردهم و بیست و یکم هر ماه زرتشتیان از خوردن گوشت پرهیز میکنند این چهار روز متعلق به چهار امشاسپند وهمن، ماه و گوش و رام که ازنگهبانان چهارپایان هستند میباشد.
روزهداری یهودیان و مسیحیان
روزهداری در عهد عتیق
روزه گرفتن از عبادات یهودیان بودهاست که چندین بار در تنخ یهودی یا عهد عتیق به آن اشاره شدهاست. موسی پیش از دریافت الواح عهد از یهوه، چهل شبانهروز در کوه سینا روزه گرفت و از خوردن و آشامیدن پرهیز کرد. داوود در هنگام بیماری پسرش از بتشابع زن اوریا، روزه گرفت. یهوشافط پس از پیروزی یهودیه بر موآبیها و عمونیان چهل روز روزه گرفت. یوئیل و یونس نیز برای دور کردن خشم خدا به مردم دستور به روزه گرفتن دادند. مردخای و استر و پیروانشان نیز از دیگر از شخصیتهای عهد عتیق هستند که پس از فرمان هامان وزیر اخشورش برای قتلعام یهودیان چندین شبانهروز روزه گرفتند.
روزهداری یهودیان
در شریعت یهود، یکی از راههای متعارف نزدیکی به خداوند روزه است. وامروزه، امری بسیار متداول و معمول در آیین کلیمیان جهان است که در قالبهای واجب و اختیاری برگزار میشود. روزه در کلام عبری، تعنیت به معنای رنج دادن جان نامیده میشود که وجه تسمیه آن خودداری از خوردن و آشامیدن طی روز (شرعی) است. در بیان فلسفه روزه یهود محدود کردن انسان در خودداری از اعمال ساده زندگی مثل خوردن و آشامیدن، او را وادار به تفکر و بررسی شفافتر روشها و اهداف زندگی خود میکند. (ماهی تا زمانی که در آب است، معنای آب را نمیداند). بطور کلی درتقویم عبری 6 روز بجهت روزه واجب درنظر گرفته شده است.
روزههای واجب
1- معروفترین روزه یهودیان، روزه یوم کیپور نام دارد. این روزه با هدف بخشش گناهان (میان انسان و خداوند) انجام میشود و تنها روزهای است که دستور مستقیم خداوند در تورات دربارهی آن صادر شده است:[۴۵]. یهودیان جهان در این روز که مهمترین روز تقویم عبری محسوب میگردد، روزه 25 ساعته (غروب تا غروب )گرفته و از انجام هر کاری دست کشیده و تمام وقت در کنیساها، به عبادت میپردازند.
چهار روزه زیر، از روزههایی هستند که پس از ویرانی معبد بیتالمقدس از طرف انبیا و علمای بنیاسرائیل به نشانه سوگواری برای این جامعه مقرر شدند.
2-گدلیا(3 تیشری)
3-دهم طبت
4- 17 تموز
5- 9 آو ( 25 ساعته) یهودیان در این روز تیشا بآو یا «نهمین روز از ماه عبری آو» که روزی است که معبد اورشلیم دو بار و در سالهای ۵۸۶ قبل از میلاد و ۷۰ میلادی، تخریب شد، به روزه داری میپردازند. این روز «شومترین روز تاریخ یهود» شناخته میشود.
6-روزه استر(به منظور طلب حاجت و استجابت دعا صورت میگیرد)
روزههای مستحب
1-روزه آدینه پسح: این روزه مختص پسران و مردان اولزاد خانواده است که به یادبود ضربت خداوند به اولزادهای مصریان در هنگام آستانه خروج بنیاسرائیل از مصر و مصونیت عبرانیان از این ضربت صورت میگیرد.
2-در ایام خاص از سال به ویژه ماه الول ، روزهای دوشنبه و پنجشنبه روزه گرفته میشود.
3-روزهای آدینه ماه نو عبری ( روز قبل از حلول ماه قمری).
4-عروس و داماد در روز عروسی یا روز قبل از آن به مناسبت شروع زندگی جدید و به منظور توبه از گناهان گذشته در صورت امکان روزه میگیرند.
5- کسی که خواب آشفتهای دیده است و آن را نشان بدی میداند، روز بعد به خاطر کفاره گناهان و رفع مصیبت روزه میگیرد.
6- برخی رسم دارند که در سالروز درگذشت والدین خود یا سالروز درگذشت علمای عالیرتبه دینی روزه بگیرند.
7- در مواقع خاصی مانند احتمال وقوع بلایای طبیعی یا بروز خشکسالی و نظایر آن، بنا به حکم مرجع دینی، روزه جماعتی بر یهودیان منطقهای خاص مقرر میشود.
آداب روزه و شرایط آن :
آمادگی جسمانی و پذیرش روزه:
هر چند که روزه در یهود ( تعنیت ) معنای تحتاللفظی «رنج دادن جان» را داراست، اما هدف اصلی آن همانگونه که ذکر شد، یادآوری موضوعهای معین در شرایط ویژة روزه است. لذا آمادگی جسمانی برای روزه بسیار با اهمیت شمرده شده است. به خصوص دربارهی روزه بزرگ یوم کیپور، در احکام دینی، صرف خوراک مفصل قبل از شروع این روزه، بسیار باارزش و مستوجب ثواب مضاعف شمرده شده است، زیرا فرد را برای اجرای یک فرمان الهی آماده میسازد.
رابطهی انسان با انسان:
نیز درباره روزههایی که جنبه توبه دارند به کرات این نکته گوشزد شده است که روزهی توبه، تنها مختص روابط انسان و خداوند است و چنانچه انسانی، نسبت به همنوعان خود گناهکار باشد، تا زمان رفع کدورت و احقاق حقوق آنها، روزه و توبه او به درگاه خداوند بیاثر خواهد بود
روزهداری در عهد جدید
بر اساس عهد جدید، فریسیان و پیروان یحیی روزه میگرفتند اما شاگردان عیسی روزه نمیگرفتند. در انجیل متی آمدهاست:
۱۵ و شاگردان یحیی نزد وی آمده، او را گفتند که چون است که ما و فریسیان روزه میداریم و شاگردان تو روزه نمیگیرند.
۱۶ عیسی ایشان را گفت که آیا تواند شد که پسران در عروسی غمگین گردند تا آنکه داماد با ایشان است، لیکن آن روزی که داماد از ایشان گرفته شود آنگاه صائم خواهند گردید.
۱۷ هیچکس بر پیراهن کهنه پارچه کرباس نو وصله نمیگذارد زیرا که آنچه به وصله میگذارد، دریدگی پیراهن را زشتتر میکند.
۱۸ یا شراب تازه را در مشکهای کهنه میریزند والا آن مشکها دریده و باده ریخته شود و مشکها نباشند بلکه شراب تازه را در مشکهای نو میریزند تا هر دو بمانند.
انجیل متی، باب نهم، آیات ۱۵ تا ۱۸ با این حال عیسی در بیابان، چهل شبانهروز روزه گرفت و یحیی تعمیددهنده مکرر روزه میگرفت.[۴۸] متی از عیسی نقل کردهاست که دیو جز به دعا و روزه از جسم انسان بیرون نمیرود. اما عیسی روزه ریاکاران را تقبیح میکردهاست.
۱۷ و چون روزه میگیرید چون ریاکاران کشیدهرو نباشید که چهره خویش را درهم میکشند تا در نظر مردم روزهدار نمایند، به درستی به شما میگویم که ایشان اجر خود را گرفتهاند.
۱۸ لیکن تو هرگاه روزه میگیری، سر خود را چرب کن و روی خویش را بشوی
۱۹ تا در نظر مردم روزهدار ننمایی بلکه در نظر پدر خود که پدر تو نهان را میداند و آشکارا تو را جزا خواهد داد.
انجیل متی، باب هفتم، آیات ۱۷ تا ۱۹
روزهداری در دین مانوی
مانویان دو نوع روزه داشتند که یکی از آنها دوروز کامل و دیگری از صبح تا غروب بود. و بر اساس شواهد نجومی زمانش تعیین میگشت. آنها عیدی نیز داشتند که در روز پایانی ماه روزه برگزار میشد. در آن روز، تصویر مانی را در دست گرفته و به گناهان خود اعتراف میکردند، یک تخت یا کرسی برای مانی خالی میگذاشتند. آنان این عید را "بما" مینامیدند.
روزهداری در اسلام
نوشتار اصلی: روزه (اسلام)
«روزه» در اسلام عبادتی است که انسان برای انجام فرمان خدا از اذان صبح تا اذان مغرب تمام روزهای ماه رمضان از چیزهایی که روزه را باطل میکند خودداری نماید. در این دین مسافرین (با شرایطی خاص) از گرفتن روزه معاف هستند
سفره افطار در رمضان
به گفته پزشکان، در مدت روزه داری، دستگاه گوارش برای چندین ساعت خالی میماند و در واقع این دستگاه و سایر دستگاههایی که به گونهای در هضم و جذب مواد غذایی دخالت دارند، استراحت کرده و پس از روزه داری به شیوه بهتری اعمال خود را انجام خواهند داد.
روزه در حقیقت باعث استراحت معده میشود. در حالت روزه، اسید معده به جای غذا به وسیله صفرا، خنثی میشود و زخم معده ایجاد نمیشود. به همین دلیل افراد روزه دار باید بدانند که پرخوری، خود موجب زیانهای چشم گیری برای دستگاه هاضمه میشود.
پیروی از یک برنامه غذایی صحیح در ایام ماه مبارک رمضان از اهمیت ویژهای برخوردار است تا هم بتوان عادات غذایی غلط را اصلاح کرد و هم از برکات معنوی این ماه بهره برد.
روزه داری و چربی خون بالا
طی مطالعات صورت گرفته روزه گرفتن برای افراد مبتلا به چربی خون بالا مفید است و میزان چربیهای نامطلوب موجود در خون را تنظیم کرده و موجب افزایش میزان چربی مفید خون در بدن میشود.
برخی از بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم تحت نظر پزشک معالج و یک متخصص تغدیه میتوانند روزه بگیرند و از اثرات مفید روزه بهرهمند شوند.
روزه داری در اغلب بیماریهایی که عادات غلط غذایی، چاقی و افزایش وزن در بروز آنها دخالت دارد نقش موثری در بهبودی این نوع بیماریها دارد.
سالمندان هنگام روزه گرفتن باید مراقب کاهش میزان آب بدن و کاهش قند خون باشند چرا که این عوامل منجر به ایجاد سرگیجه در این افراد میشوند.
زنان باردار که در ماههای اول بارداری هستند نیز باید مراقب مشکل کمبود غذایی در ماه مبارک رمضان باشند.
افراد دارای مشکل زخم معده و بیماریهای گوارشی حتما باید با نظر پزشک معالج خود روزه بگیرند.
بیماران دیابتی نوع یک (وابسته به انسولین) قادر
به روزه داری نیستند. دیابتیهای نوع یک به دلیل داشتن برنامه و وعدههای غذایی با
فاصله معین و منظم قادر به گرفتن روزه نیستند. برخی افراد میانسال که دیابت نوع دو خفیف و کنترل
شده دارند، میتوانند زیر نظر پزشک در روزهای کوتاه سال روزه بگیرند.
روزه داری نباید موجب پرخوری به هنگام سحر و
افطار و بی نظمی در خواب شب شود و در صورت رعایت این مسایل، روزه داری صحیح به
کاهش استرسها منجر میشود
مصرف نشاسته و پروتئین در ماه مبارک رمضان، انرژی بدن را تامین میکند. غذاهای گوشتی میتواند پروتئین مورد نیاز بدن را در ماه رمضان تامین کند. روزه داران از خوردن غذاهای شور در این ماه پرهیز کنند و حتی الامکان در این ماه، نمک را با احتیاط مصرف کنند. مصرف نمک و غذاهای شور فقط عطش روزه دار را بیشتر خواهد کرد. هموطنان روزه دار باید بدانند که استفاده از انواع میوه و سبزیجات، میتواند جایگزین مناسبی برای مواد غذایی پرنمک باشد. همچنین مصرف شیر فراوان نیز سبب رفع تشنگی میشود. استفاده از غذاهایی که آسان هضم میشود و باعث جذب انرژی لازم در بدن میشود، به روزه داران توصیه میگردد. روزه داران در این ماه از افراط در مصرف مواد غذایی پرهیز کنند.
استفاده از آب کافی در ماه رمضان برای سلامت پوست و بدن ضرورت غیر قابل انکاری دارد. استفاده از کرمهای مرطوب کننده همزمان با نوشیدن آب کافی در فواصل افطار و سحر، روش مکملی برای حفط سلامت پوست است. در صورت عدم رعایت این موضوع، کم آبی در پوست و بدن تنها با جذب آب فراوان رفع میشود.
استفاده از کرمهای مرطوب کننده استاندارد، باعث ایجاد طراوت و نشاط در پوستهای خشک میشود.
روزه داران مصرف میوه و سبزیجات تازه را در برنامه غذایی خود قرار دهند تا بتوانند شادابی و تازگی پوست خود را حف0کنند.»
روزه داری اسلامی وکاهش استرس
«براساس آخرین یافتهها و تحقیقات علمی، روزه داری اسلامی موجب کاهش استرس و اضطراب در بین افراد میشود.
روزه داری اسلامی همان روزه داری صحیح و اصولی است و با روزه داری برای ترس از عسر و حرج و روزه داری برای رژیم لاغری متفاوت است.
روزه داری نباید موجب پرخوری به هنگام سحر و تغییرات بی نظمی در خواب شود و در صورت رعایت این مسایل، روزه داری صحیح به کاهش استرسها منجر میشود.
پژوهشهای علمی نشان میدهد در طول ماه مبارک رمضان کاهش کامل و صد درصدی خودکشیها و کاهش نسبی جرایم عمومی مانند جرایم راهنمایی و رانندگی و جرایم خاص میشود.
غذاهای سحر روزه داران باید کم حجم و خواب آنها نیز متناسب باشد و روزه داران از خوابیدن پس از خوردن سحری اجتناب کنند.
روزه داری موجب امتناع افراد حتی از خوردن مواد حلال مانند آب میشود و این امتناع از حلالها نیز اراده انسان را قوی میکند.
عصبانیتهای برخی از افراد به هنگام روزه داری به علت پرخوری آنها به هنگام سحر است که بدن را در طول روز برای جذب آب فعال میکند.»
مبطلات روزه
نُه چیز روزه را باطل میکند :
١ـ خوردن و آشامیدن؛
٢ـ جماع؛
٣ـ استمناء (استمناء آن است که انسان با خود کاری کند که منی از او بیرون آید)؛
۴ـ دروغ بستن به خدا و پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و جانشینان پیغمبر و معصومین علیهمالسلام؛
۵ـ رساندن غبار به حلق؛
۶ـ فرو بردن تمام سر در آب؛
٧ـ باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح؛
٨ـ اماله کردن با چیزهای روان؛
٩ـ قی کردن.
و احکام اینها به ترتیب در مسائل بعدی ذکر میشود.
خوردن و آشامیدن
«۶٣» اگر روزهدار عمداً چیزی بخورد یا بیاشامد، روزه او باطل میشود؛ چه خوردن و آشامیدن آن چیز معمول باشد، مثل نان و آب، چه معمول نباشد مثل خاک و شیره درخت؛ و چه کم باشد یا زیاد.
«۶۴» اگر موقعی که مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده، باید لقمه را از دهان بیرون آورد و چنانچه عمداٌ فرود برد روزهاش باطل است و به دستوری که بعداً گفته خواهد شد، کفّاره هم بر او واجب میشود.
«۶۵» اگر روزهدار سهواً چیزی بخورد یا بیاشامد، روزهاش باطل نمیشود.
«۶۶» احتیاط واجب آن است که روزهدار از استعمال آمپولی که به جای غذا به کار میرود خودداری کند، بلکه اجتناب خالی از وجه نیست؛ ولی تزریق آمپولی که عضو را بیحس میکند یا بهجهت دیگر استعمال میشود اشکال ندارد و اجتناب از آمپولی که معلوم نیست از قسم اول باشد یا نه، لازم نیست.
«۶٧» اگر روزهدار چیزی را که لای دندان مانده است عمداً فرو ببرد، روزهاش باطل میشود.
«۶٨» کسی که میخواهد روزه بگیرد، لازم نیست پیش از اذان دندانهایش را خلال کند؛ ولی اگر بداند غذایی که لای دندان مانده در روز فرو میرود، باید خلال کند و چنانچه خلال نکند و چیزی از آن فرو رود، روزهاش باطل میشود و اگـر هم فرو نرود باز اخلال به نیّت کرده. ولی اگر نمیداند که غذا فرو خواهد رفت یا نه، مستحب است خلال کند و اگر هم اتفاقاً و سهواً فرو برد روزه باطل نیست.
«۶٩» جواز فرو بردن اخلاط سر و سینه در صورتی که در غیر حال روزه امری عادی باشد و به فضای دهان نرسیده باشد، خالی از وجه نیست و اگر به فضای دهان رسید و آن را فرو برد بنابر احتیاط واجب روزه را باطل میکند.
«٧٠» اگر روزهدار به قدری تشنه شود که بترسد از تشنگی بمیرد، میتواند به اندازهای که از مردن نجات پیدا کند آب بیاشامد، ولی روزه او باطل میشود، امّا در ماه رمضان تا مغرب از سایر مفطرات اجتناب کند.
«٧١» جویدن غذا برای بچه یا پرنده و چشیدن غذا و مانند اینها که معمولاً به حلق نمیرسد، اگرچه اتفاقاً به حلق برسد، روزه را باطل نمیکند و احتیاط مستحب است که این امور را در صورت عدم حاجت و ضرورت ترک کنند.
«٧٢» انسان نمیتواند برای ضعف روزه را بخورد، ولی اگر ضعف او به قدری است که مشقت شدیدی داشته، بهطوریکه معمولاً نمیشود آن را تحمل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد، ولی اگر تا سال دیگر خوب شد باید قضای آن را بگیرد.
جماع
«٧٣» نزدیکی روزه را باطل میکند، اگر چه فقط به مقدار ختنهگاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید.
«٧۴» اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید، روزه باطل نمیشود. ولی اگر کسی که آلتش را بریدهاند کمتر از ختنهگاه را داخل کند بطلان و عدم بطلان روزهاش، محل اشکال است.
«٧۵» اگر فراموش کند که روزه است و نزدیکی نماید، یا او را به نزدیکی مجبور نمایند، روزه او باطل نمیشود، ولی چنانچه در هنگام نزدیکی یادش بیاید، یا دیگر مجبور نباشد، باید فوراً از حال نزدیکی خارج شود و اگر خارج نشود، روزه او باطل است.
استمناء
«٧۶» اگر روزهدار استمناء کند، یعنی با خود کاری کند که منی از او بیرون آید، روزهاش باطل میشود.
«٧٧» اگر بیاختیار منی از او بیرون آید، روزهاش باطل نیست، ولی اگر عمداً کاری کند که بیاختیار منی از او بیرون آید روزهاش باطل میشود، در صورتی که بداند یا اطمینان داشته باشد که بهسبب آن کار، منی بیاختیار خارج خواهد شد.
دروغ بستن به خدا و پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم
«٧٨» اگر روزهدار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره و مانند اینها به خدا و پیغمبر و جانشینان آن حضرت علیهمالسلام عمداً نسبت دروغ بدهد، روزه او باطل است. و خالی از وجه نیست که دروغ بستن به پیغمبران و جانشینان آنها و حضرت زهرا، ملحق به دروغ بستن به خدا باشد و روزه را باطل کند، ولی اگر شک داشته باشد که سخنی کذب است یا نه، و به یکی از آنان نسبت دهد، بنا بر اقوی روزهاش باطل نمیشود.
رساندن غُبار به حلق
«٧٩» رساندن غبار یا دود غلیظ به حلق بنابر اظهر روزه را باطل میکند؛ چه غبار چیزی که خوردن آن حلال است مثل آرد، یا غبار چیزی که خوردن آن حرام باشد.
«٨٠» عدم افساد روزه بهوسیله غبار یا دود غیر غلیظ و غیر جایگزین غذا و غیر مقوّی خالی از وجه نیست، ولی احوط اجتناب است.
«٨١» اگر فراموش کند که روزه است و مواظبت نکند، یا بیاختیار غبار و مانند آن به حلق برسد روزهاش باطل نمیشود.
فرو بردن سر در آب
«٨٢» اگر روزهدار عمداً تمام سر را در آب فرو برد، اگرچه بقیه بدن از آب بیرون باشد، بنابر اقوی روزهاش باطل میشود، ولی اگر تمام بدن را آب بگیرد و مقداری از سر بیرون باشد، روزه باطل نمیشود. و همچنین درحالیکه مانع و حائل غلیظی دور سر را فراگرفته و یا سر به چیزی آغشته شده که مانع از رسیدن آب به آن باشد، فرو بردن تمام سر در آب، بنا بر اظهر روزه را باطل نمیکند.
«٨٣» اگر نصف سر را یک دفعه و نصف دیگر آن را دفعه دیگر در آب فرو برد بنا بر اظهر روزهاش باطل نمیشود.
«٨۴» فرو بردن سر در آب مضاف، بنابر احوط روزه را باطل میکند.
«٨۵» اگر روزهدار بیاختیار در آب بیفتد و تمام سر او را آب بگیرد، یا فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد، روزه او باطل نمیشود.
«٨۶» اگر فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد، یا دیگری به زور سر او را در آب فرو برد؛ چنانچه در زیر آب یادش بیاید که روزه است، یا آن شخص دست خود را بردارد، باید فوراً سر را بیرون آورد و چنانچه بیرون نیاورد، روزهاش باطل میشود.
باقی ماندن بر جنابت، حیض و نفاس تا اذان صبح
«٨٧» اگر جنب عمداً تا اذان صبح غسل نکند، روزهاش باطل میشود. و کسی که وظیفه او تیمم است اگر عمداً تیمم ننماید، روزهاش باطل است و حکم قضای روزه ماه رمضان بعداً خواهد آمد.
«٨٨» اگر در روزه واجبی که مثل روزه ماه رمضان وقت آن معین است، تا اذان صبح غسل نکند و تیمّم هم ننماید، ولی از روی عمد نباشد، مثل آنکه دیگری به اجبار نگذارد غسل و تیمم کند و ناچار شود، روزهاش صحیح است؛ ولی در صورت فراموش کردن، روزه ماه رمضان باطل است.
«٨٩» کسی که جنب است و میخواهد روزه واجبی بگیرد که وقت آن معین است، مثل روزه رمضان، اگر عمداً غسل نکند تا وقت تنگ شود، باید با تیمم روزه بگیرد و روزه او بنا بر اظهر صحیح است.
«٩٠» کسی که در شب ماه رمضان یا روزه واجب معین دیگری، برای هیچ کدام از غسل و تیمم وقت ندارد، نباید خود را جنب کند، و همچنین است بنا بر اظهر اگر فقط برای تیمم وقت دارد، و اگر معصیت کرد و خود را جنب نمود، روزهاش با تیمم بنا بر اظهر صحیح است.
«٩١» کسی که در شب ماه رمضان یا روزه واجب معین، جنب است و میداند که اگر بخوابد تا صبح بیدار نمیشود، در صورتی که در نخوابیدن عسر و حرج برای او نباشد، نباید بخوابد، مگر بعد از غسل؛ و چنانچه بخوابد و تا صبح بیدار نشود، روزهاش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب میشود.
«٩٢» هرگاه جنب در شب ماه رمضان یا روزه واجب معین بخوابد و بیدار شود، اگر اطمینان به بیدار شدن پیش از اذان صبح برای غسل را ندارد، باید نخوابد اگرچه احتمال بدهد که اگر دوباره بخوابد پیش از اذان صبح بیدار میشود.
«٩٣» کسی که در شب ماه رمضان یا روزه واجب معین جنب است و میداند یا اطمینان دارد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار میشود، چنانچه تصمیم داشته باشد که بعد از بیدار شدن غسل کند و با این تصمیم بخوابد و تا اذان خواب بماند، باید روزه بگیرد و روزهاش صحیح میباشد.
«٩۴» کسی که در شب ماه رمضان یا روزه واجب معین جنب است و میداند یا احتمال میدهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار میشود، چنانچه نخواهد بعد از بیدار شدن غسل کند، یا تردید داشته باشد که غسل کند یا نه، در صورتی که بخوابد و بیدار نشود، روزهاش باطل است و قضا و کفّاره لازم است.
«٩۵» اگر جنب در شب ماه رمضان یا روزه واجب معین بعد از جنب شدن خوابید و بیدار شد، در صورتی که اطمینان دارد که اگر دو مرتبه بخوابد قبل از اذان صبح بیدار میشود خوابیدن دفعه دوم بر او حرام نیست، ولی خلاف احتیاط است؛ و اگر دوباره خوابید و بیدار نشد، باید قضای آن را بگیرد و بنا بر احتیاط واجب کفاره هم بدهد و اگر بیدار شد باز دفعه سوم خوابید و تا اذان صبح بیدار نشد قضای آن روز را باید بگیرد و وجوب کفّاره مطابق احتیاط بلکه اقوی است.
«٩۶» خوابی را که در آن محتلم شده خواب اول حساب نمیشود، بلکه اگر از آن خواب بیدار شود و دوباره بخوابد خواب اول حساب میشود.
«٩٧» اگر روزهدار در روز محتلم شود، واجب نیست فوراً غسل کند.
«٩٨» هرگاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بیدار شود و ببیند محتلم شده، اگرچه بداند پیش از اذان بوده، روزه او صحیح است.
«٩٩» کسی که میخواهد قضای روزه رمضان را بگیرد، هرگاه تا اذان صبح جنب بماند، اگرچه از روی عمد نباشد بنا بر اظهر روزه او باطل است و در صورتی که وقت گرفتن روزه قضا طوری تنگ است که اگر روزهاش باطل باشد دیگر فرصتی برای گرفتن روزه قضا ندارد، احتمال دارد ملحق به روزه ماه رمضان باشد.
«١٠٠» اگر زن در ماه رمضان پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و عمداً غسل نکند، یا اگر وظیفه او تیمم است عمداً تیمم نکند، روزهاش باطل است و وجوب کفاره خالی از وجه نیست.
«١٠١» اگر زن نزدیک اذان صبح از حیض و نفاس پاک شود و برای هیچ کدام از غسل و تیمم وقت نداشته باشد، یا بعد از اذان بفهمد که پیش از اذان پاک شده، روزه او صحیح است.
«١٠٢» اگر زن بعد از اذان صبح از خون حیض یا نفاس پاک شود، یا در بین روز خون حیض یا نفاس ببیند، اگرچه نزدیک مغرب باشد، روزه او باطل است.
«١٠٣» اگر زنی که در حال استحاضه است غسلهای خود را به تفصیلی که در احکام استحاضه گفته شد بهجا آورد، روزه او صحیح است، و بیوجه نیست که صحت روزه او مشروط به انجام غسلی باشد که باید برای نماز صبح انجام دهد، ولی بنا بر اظهر غسل نمازهای مغرب و عشای شب گذشته و شب آینده در صحیح بودن روزه او شرط نیست، و بنا بر احتیاط واجب مستحاضه متوسطه هم مثل کثیره، انجام غسلی که بر او واجب است در صحیح بودن روزهاش شرط است، ولی وضوی واجب بر مستحاضه قلیله، شرط صحت روزه نیست.
«١٠۴» در تمام مواردی که غسل واجب است، اگر نتوانست غسل کند، وجوب تیمم خالی از وجه نیست، و بنا بر احتیاط واجب بعد از تیمم باید تا اذان صبح بیدار بماند.
اِماله کردن
«١٠۵» اماله کردن با چیز مایع، اگرچه از روی ناچاری و برای معالجه باشد، بنا بر اظهر روزه را باطل میکند.
قِی کردن
«١٠۶» هرگاه روزهدار عمداً قی کند، اگرچه بهواسطه مرض و مانند آن ناچار باشد، روزهاش باطل میشود، ولی اگر سهواً یا بیاختیار قی کند اشکال ندارد، ولی نباید آن را عمداً فرو ببرد.
«١٠٧» اگر روزهدار بتواند از قی کردن خودداری کند، چنانچه برای او ضرر و مشقت نداشته باشد، باید خودداری نماید.
«١٠٨» اگر یقین داشته باشد که بهواسطه آروغ زدن، چیزی از گلو بیرون میآید، نباید عمداً آروغ بزند، ولی اگر یقین نداشته باشد اشکال ندارد.
«١٠٩» اگر آروغ بزند و بدون اختیار چیزی در گلو یا دهانش بیاید، باید آن را بیرون بریزد و اگر بیاختیار فرو رود، روزهاش صحیح است. و در صورت فرو بردن عمدی، روزهاش باطل، و قضا و کفّاره بر او واجب میشود.
«١١٠» اگر روزهدار با علم و عمد قصد انجام فعلی را بنماید که روزه را باطل میکند، روزه اش باطل است، ولی کفاره ندارد.
منابع
دانشنامه ویکی پدیا
تبیان