برای همه

همه چیز

برای همه

همه چیز

تاریخچه روستا

درمورد تاریخچه روستا آثار مستندی وجودندارد اما براساس امامزاده ای که در روستای همجوار به نام سیدعلی کیا سلطان(متعلق به 700سال پیش) وگفتار بزرگان بر وجود مردمانی به نام گبری ها در روستا ووجود محلی به نام قلعه در روستاظن یقین می رود که پیشینه سکونت دراین روستا به پیش از ورود اسلام به ایران برسد(گبری در زبان عام مردم این خطه یعنی بی دین،البته منظور داشتن دین زرتشتی وآتش پرست بوده است که با وروداسلام وبه خصوص ورود طوایف جدید این نام برآنان اطلاق می شده است.البته اطلاعات کافی درمورد آنان وجودندارداما چیزی که بنابر گفته های پیشینیان مصداق دارددر مورد سرگذشت آنان این است که گروهی از آنان برای حفظ دین خود مجبور به کوچ ازاین محل شدندوبسیاری نیز دین جدید را قبول کردند.افرادی طایفه دیوسالاررا از بازماندگان این افراد می دانند اماسندیتی وجودندارد.این گبری ها که ساکنان اولیه منطقه بوده انددر قسمت شمالی مکان فعلی روستا از منطقه معروف به آب سربند زندگی می کردند وزندگی آنان متکی به جنگل بوده است.البته دلیل زندگی این افراد درمناطق بالا دست نزدیکی به آب وداشتن اشراف برمنطقه بوده است).رشد جمعیتی دراین روستا در قدیم کند بوده که دلیل این امر را میتوان دروجودطبیعت سرسخت،کمبود بهداشت جستجو کرد..از طرفی چون در گذشته حالت مردابی وپوشش لجنی وطبیعی زیاد بوده است انواع زیادی حیوانات موذی وپشه وجودداشته که امراض مختلفی را به همراه داشته اندکه مردم بومی بیشتر تمایل به زندگی در ییلاقات کجورداشتند.البته بیشتر قالب افرادفعلی بومی این روستا از دو ییلاق نیمور وویسرمی باشندکه دلیل این امر به نظر در سرچشمه گرفتن رودخانه جوار این روستا(خیررود)ازاین دو منطقه ییلاقی  باشد.دلیلی دیگری که دال برگرایش مردمان قدیم این روستابه زندگی در ییلاقات به خصوص در شش ماه اول سال وایام گرم سال را میتوان به کوچ دادن دام ها به ییلاقات در تابستان اشاره نمود.این خصلت ییلاق گزینی را در نسل فعلی هم میتوان یافت هرچند با تغییرات اساسی درنحوه زندگی،کم شدن ارتباطات عاطفی،نداشتن سکونت گاه در ییلاقات،کم رنگ تر شده است اما بسیاری از افراد در زمان های بیکاری ویا تعطیل سعی به رفتن به ییلاقات دارند.آثار کشف شده قدیمی که در جنگل های این روستا وروستاهای همجوار(بندپی ونجارده)که اغلب به صورت قاچاقی می باشدبر پندارهای نقل شده سندیت بیشتری می بخشند.

از طرفی دیگر مردمان این خطه با آداب زرتشتی به صورت قهر آمیز برخورد نکرده اند که نمود این واقعیت را می توان در دلبستگی ونقل قول های بزرگان درمورد آداب ها ومراسماتی که در قدیم برگزار می شد عنوان نمود که متاسفانه در نسل جدید به فراموشی سپرده شده است آدابی چون چهارشنبه سوری وپریدن از کاه وبزرگ داشتن یاد مردگان،حضور دسته جمعی در مراسمات به خصوص عروسی وعزا،دسته گیری در روز اول عید،چله نشینی و...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.